آموزش مکالمه زبان انگلیسی (۱۹) – Premonitions

درس نوزدهم آموزش مکالمه ویدویی Lifetime
درس نوزدهم آموزش مکالمه ویدویی Lifetime

قسمت نوزدهم مکالمه ویدیویی – Secrets and lies (رازها و دروغ ها)

قسمت نوزدهم و یا همان قسمت پنجم مکالمه ویدیویی از فصل سوم مجموعه Lifetime و از مجموعه آموزشی Oxford English Learning

قسمت قبلی این سریال به رازهایی مخفی زندگی برخی از افراد مربوط می شد در این قسمت که مدت زمان آن ۵:۵۵ دقیقه می باشد به ماجرای تصمیم تیم برای رفتن به استرالیا و همکاری با شبکه تلویزیونی کانگورو می پردازد. این قسمت را به دقت مشاهده کنید و بهتر است مشاهده آن را چندین بار تکرار کنید و به دقت به تلفظ کلمات و جملات بکار رفته در مکالمه ها و دیالوگ ها توجه کنید و هر جا با مشکل معنی جملات مواجه شدید به متن ترجمه شده مراجعه کنید تا یادگیری مکالمه بتواند بهترین بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد. متن دیالوگ مکالمه و نیز ترجمه فارسی این برخی عبارات بکار رفته در مکالمه، در پائین برای شما آماده شده است.

برای دیدن قسمت قبلی (قسمت ۱۸) این مکالمه، کلیک کنید.

برای دیدن قسمت بعدی (قسمت ۲۰) این مکالمه، کلیک کنید..

متن زیرنویس و فیلمنامه ی مربوط به مکالمه و دیالوگ شخصیت های این قسمت از آموزش مکالمه ربان انگلیسی:

Premonitions

پیش بینی ها

Julia, will you marry me?

جولیا، با من ازدواج میکنی؟

I can’t. I’m editing the news.

نمیتونم. من مشغول ویرایش اخبار هستم.

Tim! Tim!

تیم! تیم!

Good morning, Miss Drake.

صبح بخیر، خانم دریک.

This is your wake-up call. It’s five o’clock.

این زنگ فراخوانی بیداری شما است. ساعت پنج است.

Thank you.

ممنونم.

The Amsterdam report.

گزارش آمستردام

Thank you. How was Isobel?

منونم. ایزابل چگونه بود؟

Sorry

متاسفم

Stop playing games, Tim.
I’ve been in this business far too long for that.
Isobel Mendoza and I go way back.
She’s on the Board of Directors of Kangaroo TV…
…and she was at the Amsterdam conference.

بازی کردن (با من را) بس کن، تیم
من مدتهای طولانیست تو این کار هستم.
ایزابل مندوزا و من در راه برگشت بودیم
او در هیئت مدیره تلویزیون کانگورو است…
…  و او در کنفرانس آمستردام بود.

OK.
I got a letter from Kangaroo TV a couple of days ago offering me a job.
Telling Julia isn’t going to be easy.

باشه.
من چند روز پیش یک نامه از شبکه کانگورو تی وی دریافت کردم که به من پیشنهاد یک شغل دادند.
گفتن (این خبر به) جولیا آسان نیست.

Well, delaying it won’t make it any easier.

خوب، به تعویق انداختن آن هم این کار را آسان تر نخواهد کرد.

I know. I’ve decided to tell her as soon as I see her.
But she’s been away for the past few days.

میدانم. من تصمیم گرفتم به محض دیدنش (موضوع را) به او بگویم.
اما او چند روز گذشته را دور (از اینجا) بوده است.

Oh yes. She’s doing this series with Zoe Pearce about ghosts and UFOs and things, isn’t she?

آه بله. او این  مشغول ساخت سریالی در مورد ارواح و UFO ها با Zoe Pearce است، اینطور نیست؟
(UFO مخفف  Unidentified flying objectو به معنی اشیاء پرنده ناشناخته می باشد)

Yes, but she’s coming back tonight.

بله، اما او امشب برمی گردد.

Going off to work in Australia is a big step, Tim.
So think about it carefully – for your sake and Julia’s.

تیم رفتن به استرالیا برای کارکردن، اقدام بزرگی است.
Go off در لغت به معنی فرار کردن، در رفتن (تفنگ) ، بیرون رفتن (از صحنه نمایش) ، آب شدن ، فاسد شدن ، مردن … می باشد که در اینجا به معنی رفتن از انگلیس به استرالیا می باشد.
بنابراین به دقت به آن فکر کن – هم به خاطر خودت و هم به خاطر جولیا.

 

It happened about five years ago.
One night, while driving to the hospital…
…I was doing night duty at the time…
…I heard a voice saying…
“Turn the car round. Go back. Turn the car round.”
I remember thinking there was somebody else in the car with me…
…but there wasn’t.
Then suddenly in my mind I saw my house burning…
…and there were people screaming.
It was very frightening.
So I quickly turned round and headed back home.
When I pulled up outside the house, everything looked all right…
…but then I noticed a light flickering in the front room.
And as I walked up the path…
…I could see that there was smoke coming out of the window.
I rushed in, woke up my wife and children and got them outside.
A few minutes later the whole house was on fire.

این حدود پنج سال پیش اتفاق افتاد.
یک شب، هنگام رانندگی به بیمارستان …
…  که من در حال انجام وظیفه بودم …
… صدایی را شنیدم که میگفت …
“با ماشین دور بزن، برگرد، با ماشین بچرخ” (go round به معنی چرخیدن و دور زدن است)
من به یاد دارم که انگار کسی با من در ماشین بود …
… اما کسی نبود.
سپس به طور ناگهانی در ذهنم دیدم که خانه من در حال سوختن بود ….
… و مردم در آنجا فریاد می زدند
خیلی ترسناک بود
بنابراین من به سرعت به دور زدم و به سمت خانه برگشتم. (یکی از معانی head در نقش فعلی، رفتن در مسیری خاص می باشد که اینجا این معنی به همراه حرف اضافه back و به مفهوم برگشتن به سمت منزل به کار رفته است.)
وقتی که من به خارج از خانه رسیدم، همه چیز درست و طبیعی به نظر می رسید …
… اما پس از آن متوجه شدم نوری در اتاق جلویی سوسو می زد. (flicker به معنی سوسو زدن است)
و همانطور که مسیر را به سمت بالاتر طی میکردم …
… می توانستم ببینم که دودی از پنجره خارج می شد.
من با عجله وارد شدن، همسرم و بچه ها را بیدار کردم و آنها را بیرون آوردم.
چند دقیقه بعد تمام خانه (آتش گرفت و) در آتش سوخت.

And cut!
Thank you, Doctor Ackroyd. That was great.

و کات کنید (اصطلاحی به معنی برش و یا متوقف کردن ضبط فیلم)!
متشکرم، دکتر اکروید. عالی بود.

OK.
Thank you.

باشه.
متشکرم.

Right. That just about wraps it up for this week.
We can pack up now and head off.

درست. این دقیقا برای پایان (گزارش) این هفته است.
ما الان می توانیم جمع کنیم و برگردیم. (در اینجا pack up به معنی دست از کار کشیدن و head off به معنی برگشتن است)

Thanks, Ian.
Thanks.

ممنون، ایان.
تشکر.

That was a weird story, wasn’t it?

داستان عجیبی بود، نبود؟

Yes, very strange.
Although I don’t believe in premonitions.

بله بسیار عجیب است.
اگر چه من به احساس و فکر قبلی اعتقادی ندارم.
(premonition  که در اینجا نام عنوان این قسمت از سریال نیز می باشد به معنی قضاوت، فکر، احساس، و اندیشه چیزی را از قبل داشتن است)

No, nor do I.

نه من هم (چنین اعتقادی ندارم)

Julia, will you marry me?

جولیا، با من ازدواج میکنی؟

I can’t, I’m editing the news.

من نمی توانم، من مشغول ویرایش اخبار هستم.

Do you still want me to drop you off at home?

آیا هنوز هم میخواهی من تو را به منزل ببرم؟ (drop off یک فعل دوکلمه ای و به معنی بردن کسی از جایی به جای دیگر و معمولا با ماشین می باشد).

No, you needn’t bother.
We finished a lot earlier than I expected.
I’ll call in at the office.
There are a few things I want to sort out for next week’s shoot.

نه، احتیاجی به زحمت شما نیست.
ما خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرفت تموم کردیم.
من از دفتر تماس می گیرم (call in به معنی تماس گرفتن تلفنی و معمولا برای درخواست تماس است)
چند چیز هست که می خواهم برای فیلمبرداری هفته آینده مرتب کنم.
(sort out به معنی مرتب کردن و طبقه بندی است، و shoot هم در اینجا به معنی فیلم گرفتن می باشد.

You’re really enjoying your new job, aren’t you?

شما واقعا از کار جدیدتون لذت می برید، اینطور نیست؟

I love it.

من عاشقشم (عاشق کارم هستم).

 

Oh, I’ve left my mobile upstairs.
Just a minute.

اوه، من طبقه بالا موبایلم را جا گذاشته ام.
فقط یک دقیقه (منتظر باش تا برم و برگردم)

Hi, Sean, Ted. Can you hold the lift?
Thank you.

سلام، شان، تد. میشه لطفا آسانسور را نگه دارید؟
متشکرم.

Let’s go.

خوب. بیا بریم.

Tim What’s this I hear about you going to Australia?

تیم چی شده که شنیدم می خواهی به استرالیا بروی؟

How did you know about that?

چطوری از آن مطلع شدی؟

Gary told me.

گری به من گفت.

Gary!? Oh no.

گری! وای نه.

That means everyone in the whole place will know by now.
It’s a good job Julia isn’t there today.

این یعنی همه در همه جا تا الان خبردار شدند.
خوب است که جولیا امروز آنجا نیست.

She is. She came in while you were getting your mobile.

او در آنجاست. وقتی که دنبال تلفن همراهت رفتی، او وارد (محل کار) شد.

What?

چی؟

Have you seen Julia?

آیا جولیا را دیدی؟

No, I haven’t.

نه، نه

Nor have I. She might be in the edit suite.

نه. او ممکن است در مجموعه ویرایش باشد.

I’ve been looking for you everywhere.
You know, don’t you?

من همه جا به دنبالت بودم.
می دانی، نمیدانی؟

Why didn’t you tell me?

چرا به من نگفتی؟

I didn’t want to say anything until it was definite.

من نمی خواستم تا قطعی نشده حرفی بزنم.

So what are you going to do?

خب تصمیم داری چکار کنی؟

I’m going to tell them that I can only take the job if my wife agrees.

من می خواهم به آنها بگویم که فقط در صورت موافقت همسرم، می توانم کار را قبول کنم.

Your wife!?

همسر شما !؟

Yes. Julia, will you marry me?

بله جولیا، با من ازدواج میکنی؟

لینک دانلود این ویدیوی آموزش مکالمه از آپارات با کیفیت پائین (۱۴۴P) و با حجم ۵/۵ مگابایت

لینک دانلود این ویدیوی آموزش مکالمه از آپارات و با کیفیت متوسط (۲۴۰P) و با حجم ۱۱/۳ مگابایت

لینک دانلود این ویدیوی آموزش مکالمه از آپارات و با کیفیت خوب (۳۶۰P) و با حجم ۲۲/۳ مگابایت

زمان ویدیو: ۰۰:۰۵:۵۵

برای دیدن پست های ویدیویی مربوط به آهنگ های زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید

برای دیدن سایر پست های ویدیویی اینجا را کلیک کنید.

About Ahmad Osmani

Ahmad Osmani
I am Ahmad Osmani, an English teacher, and translator. I have more than 15 years of experience. I have been the administrator and writer of the website since its creation. I have studied Translation Studies and English Language. I love learning and teaching different languages. My main profession is writing and translating and sometime I teach English in my free time.

Check Also

انواع روش های کمک به یادگیری زبان انگلیسی کودک

انواع روش های کمک به یادگیری زبان انگلیسی کودک

کودکان از همان روزهای ابتدایی زندگی آماده یادگیری خیلی چیزها در زندگی خود هستند. توانایی …

درس اول کتاب بیگ فان 1

درس اول کتاب بیگ فان 1

کتاب های Big Fun (بیگ فان) مجموعه ای از کتاب های محبوب کودکان برای آموزش …

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز در این پست به ترجمه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

آموزش مکالمه زبـان انگلیســی