آیا می دانید که تفاوت دو واژه ill و sick در زبان انگلیسی چیست؟ پس این پست را به دقت بخوانید تا تفاوت های این دو واژه مشابه را یاد بگیرید و بتوانید آنها را به درستی استفاده کنید.
ill و sick دو لغت ظاهرا مترادف هستند که معانی تقریبا مشابهی دارند. معنی مشترک این دو واژه به طور کلی همان معنی “بیماری“، “مریضی” و یا “وضعیت ناسالم شخص” می باشد اما در کنار این معانی نزدیک و مشابه هم، دارای تفاوت های ریز و جزئی هستند و دانستن این اختلافات باعث می شود که بتوانید آن ها را به درستی در جای مناسب خود استفاده کنید و دچار اشتباه نشوید.
در مورد این دو واژه و معانی آنها قبلا در دو پست جداگانه مطالب مفصلی خدمت شما ارائه شده، که در اینجا قصد تکرار همه آنها را ندارم. در اینجا تنها به ذکر معانی لغوی آنها می پردازیم و سپس با ذکر مثال هایی به تفاوت های این دو واژه مشابه اما متفاوت در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت. اگر بخواهید مطالب قبلی مربوط به این واژه ها را مفصل تر مطالعه کنید و نیز عبارات اصطلاحی و یا کالوکیشن هایی که از این دو واژه ساخته می شوند را بخوانید بهتر است که به لینک های زیر مراجعه کنید:
عبارات اصطلاحی مربوط به ill (بیمار) در زبان انگلیسی
عبارات اصطلاحی مربوط به Sick (بیمار) در زبان انگلیسی
اما قبل از بیان اختلافات این دو واژه، نخست به معانی که برای هر کدام از این واژه ها در دیکشنری آمده توجه کنید:
ill واژه ای است برای توصیف شخص بیماری که به یک بیماری و یا ناراحتی (چه بیماری طولانی مدت باشد و چه کوتاه مدت) مبتلا شده است؛ هر کسی که وضعیت سلامتی خوبی نداشته باشد و یا هر کسی که از بیماری و یا مشکلات مربوط به سلامتی اش برای مدت طولانی رنج می برد. illness شرایط و وضعیت فردی است که به بیماری مبتلا شده باشد. واژه ill هم برای افراد مبتلا به بیماری های کوتاه مدت مانند سرماخوردگی و تب به کار می رود و هم برای افراد مبتلا به بیماری های بلند مدت مانند سرطان یا ذات الریه. این واژه همچون واژه ی sick برای بیان حالت تهوع نیز به کار می رود. همچنین ill نسبت به sick واژه ای رسمی تر برای بیان بیماری و مریضی می باشد. معنی این لغت در دیکشنری آکسفورد چنین بیان شده است:
ill :
ناخوش ، رنجور ، سوء ، خراب ، خطرناک ، ناشى ، مشکل ، سخت ، بیمار ، زیان آور ، به بدى ، بطور ناقص ، از روى بدخواهى و شرارت ، غیر دوستانه ، زیان
ill : / il/
▶ adjective
Unwell, sick, not (very) well, ailing, poorly, sickly, peaky, indisposed, infirm; out of sorts, not oneself, under/below par, bad, in a bad way; bedridden, invalided, on the sick list, valetudinarian; queasy, nauseous, nauseated; Brit. off colour; informal under the weather, laid up, lousy, rough; Brit. informal ropy, grotty; Austral./NZ informal crook; Brit. informal, dated queer.
Harmful, damaging, detrimental, deleterious, adverse, injurious, hurtful, destructive, pernicious, dangerous; unhealthy, unwholesome, poisonous, noxious; poetic/literary malefic, maleficent, nocuous; archaic baneful.
Hostile, antagonistic, acrimonious, inimical, antipathetic; unfriendly, unsympathetic; resentful, spiteful, malicious, vindictive, malevolent, bitter.
Unlucky, adverse, unfavourable, unfortunate, unpropitious, inauspicious, unpromising, infelicitous, ominous, sinister; poetic/literary direful.
Rude, discourteous, impolite; impertinent, insolent, impudent, uncivil, disrespectful; informal ignorant.
Bad, poor, unsatisfactory, incompetent, deficient, defective, inexpert.
well, healthy, beneficial, auspicious, polite.
▶ noun
Problems, troubles, difficulties, misfortunes, trials, tribulations; worries, anxieties, concerns; informal headaches, hassles.
Harm, hurt, injury, damage, pain, trouble, misfortune, suffering, distress.
Illness, ailments, disorders, complaints, afflictions, sicknesses, diseases, maladies, infirmities.
▶ adverb
Poorly, badly, imperfectly.
Unfavourably, adversely, badly, inauspiciously.
Barely, scarcely, hardly, only just, just possibly.
Badly, adversely, unsuccessfully, unfavourably; unfortunately, unluckily, inauspiciously.
Inadequately, unsatisfactorily, insufficiently, imperfectly, poorly, badly.
Opposite: well, auspiciously, satisfactorily.
Source: Oxford
Sick واژه ای است برای بیان فردی که مبتلا به بیماری یا ناراحتی کوتاه مدت باشد، مانند آنفلوآنزا، سرماخوردگی، سرفه، تب، گلودرد و غیره. همچنین معمولا برای بیان حالت تهوع نیز از این واژه استفاده می شود. Sick واژه ای است که بیشتر برای بیان احساسات شخص استفاده می شود، به ویژه احساساتی که نشان دهنده ی افسردگی و ناراحتی های روحی و روانی باشد. واژه sick در زبان انگلیسی بیشتر واژه ای غیر رسمی است که بیشتر توسط آمریکایی ها در گویش های غیر رسمی آنها مورد استفاده قرار می گیرد. معنی این لغت در دیکشنری آکسفورد چنین بیان شده است:
Sick :
Sick : / sik/
ILL, unwell, poorly, ailing, indisposed, not oneself; Brit. off colour; informal laid up, under the weather; Austral./NZ informal crook.
Nauseous, nauseated, queasy, bilious, green about the gills; seasick, carsick, airsick, travel-sick; informal about to throw up.
(informal) Disappointed, depressed, dejected, despondent, downcast, unhappy; angry, cross, annoyed, displeased, disgruntled; informal fed up; Brit. informal cheesed off.
Bored, tired, weary; informal fed up.
(informal): Macabre, black, ghoulish, morbid, perverted, gruesome, sadistic, cruel.
Source: Oxford
همانطور که در بالا مشاهده می کنید ill دارای ۳ نقش دستوری اسم، صفت، و قید است ولی sick تنها نقش صفت را دارد، بنابراین مقایسه و بررسی تفاوت های این دو واژه براساس نقش صفتی آنها می باشد. معنی که در ظاهر از این دو واژه استتباط می شود همان بیماری و یا مریضی و یا حالتی از خوب نبودن وضعیت سلامت شخص می باشد.
نکته ۱:
هر دو واژه sick و ill در زبان انگلیسی بعد از افعالی مانند be، become، feel، look، و یا seem بکار می روند. به مثال های زیر توجه کنید:
I was ill yesterday, but I’m fine today.
دیروز بیمار بودم، اما امروز خوبم.
Mike looks ill. I don’t know what’s wrong with him.
به نظر می رسد مایک بیمار باشد. من نمی دانم که چه مشکل (بیماری) ی دارد (چه بیماری دارد).
Mary felt sick so she decided to see a doctor last week.
مری هفته گذشته احساس بیماری کرد بنابراین تصمیم گرفت تا پیش دکتر برود.
نکته ۲:
در زبان انگلیسی می توان از sick قبل از یک اسم استفاده کرد، اما معمولا در مورد ill چنین نیست و قبل از اسم از ill استفاده نمی شود. به عبارت دیگر اگر کلمه ای که در جمله نقش اسم دارد بخواهیم برای آن از صفتی به معنی بیمار استفاده کنیم، بین دو واژه مترادف sick و ill (که هر دو به معنی بیمار هستند) باید از sick استفاده کنیم.
مثال:
We were looking after a sick child in the morning, but we couldn’t find him.
ما صبح به دنبال یک کودک بیمار می گشتیم، اما نتوانستیم او را پیدا کنیم.
توجه کنید که در مثال فوق نمی توان به جای عبارت sick child از عبارت ill child استفاده کنیم.
نکته ۳:
در زبان انگلیسی بریتانیایی (بریتیش) sick در صورتی که به همراه فعل to be استفاده شود به معنی “vomit” است که در زبان فارسی معنی “استفراق کردن”، “حالت تهوع داشتن”، “قی کردن” می دهد و اگر بخواهیم صرفاً به “ناخوش بودن” یا “بیمار بودن” اشاره کنیم تنها از فعل ill به همراه فعل کمکی to be استفاده می کنیم. در حالیکه در زبان انگلیسی آمریکایی هر دو واژه sick و ill به همراه فعل to be دارای معنای یکسانی هستند (بیماری داشتن یا ناخوش بودن).
نکته ۴:
در زبان انگلیسی غیر از دو واژه ی sick و ill که به معنی بیمار هستند واژه دیگری نیز برای بیان این مفهوم استفاده می شود که این واژه patient می باشد. البته نکته مهم در مورد این واژه این است که patient به معنی بیماری است که در حال دریافت مراقبت های پزشکی بهداشتی می باشد (مثلا بیماری که در بیمارستان بستری است)، در حالیکه sick و ill هر دو به معنی بیماری هستند که به بیماری مبتلا شده، اما لزوما در مراکز درمانی و یا بیمارستان بستری نباشد.
نکته ۵:
sick یک واژه غیررسمی است که برای بیان یک بیماری یا ناراحتی کوتاه مدت به کار می رود در حالی که واژه ill بیشتر به صورت رسمی و برای بیان هر گونه بیماری یا ناراحتی طولانی مدت یا کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد.
divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
نکته ۶:
ill واژه ای است که بیشتر در زبان انگلیسی بریتانیایی (بریتیش) به کار می رود در حالی که sick بیشتر در زبان انگلیسی آمریکایی (امریکن) به کار می رود
divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
نکته ۷:
ill واژه ای است که بیشتر برای انسان به کار می رود در حالی که sick بیشتر برای حیوانات به کار می رود.
divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
نکته ۸:
ill واژه ای است که برای بیان بیماری ها و ناراحتی های جدی و خطرناک به کار می رود در حالی که sick برای بیماری ها و ناراحتی های معمولی و ساده به کار می رود.
برای دیدن سایر پست های مشابه در مورد کاربرد واژگان در زبان انگلیسی، کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به آموزش لغات زبان انگلیسی، کلیک کنید