Proverb #81
ضرب المثل هشتاد و یکم:
Time server
To be a time – server
نان به نرخ روز خوردن
ترجمه تحت الفظی و ظاهری: خدمتکار زمان بودن (خدمت کردن به زمان)
معادل فارسی: نان به نرخ روز خوردن
ضرب المثل “نان به نرخ روز خوردن” یکی از ضرب المثل های کاربردی زبان فارسی است و این معانی برای آن وجود دارد:
- تملق و چاپلوسی
- فرصت طلب و مسامحه کار
- انجام کارها بنا به مقتضیات زمان
- تغییر موضع و موقعیت با شرایط روز
- مطابق با اوضاع و شرایط پیش رفتن
- رفتار خود را با وضع حاضر تطبیق دادن
- پارتی بازی و تلاش برای پارتی پیدا کردن
- ایجاد و یا ادامه ارتباط با صاحبان قدرت و ثروت
- ایجاد یا تغییر یک دیدگاه بر اساس منافع شخصی
- بهره بردای و سواستفاده از موقعیت برای کسب منافع شخصی
- آگاهی از منافع شخصی و تنظیم ارتباطات اجتماعی بر اساس منافع شخصی
- خود را نزدیک کردن به کسی که دارای جایگاه خاصی در اجتماع و یا سیاست و … باشد.
همانطور که مشاهده می کنید ضرب المثل نان به نرخ روز خوردن را معمولا برای کسانی استفاده میکنیم که بنا بر مقتضیات روز و چرخش زمانه، خود را با آن تطبیق میدهند و با استفاده از آن در پی منافع شخصی هستند.
همانطور که مشاهده می کنید در زبان انگلیسی از عبارت اصطلاحی “To be a time – server” و یا همان “Time server” برای بیان چنین ضرب المثلی استفاده می شود که همان مفهوم “نان به نرخ روز خوردن” را دارد. نکته جالب در مورد این ضرب المثل وجود واژه ی “روز” در معادل فارسی آن و از طرف دیگر واژه ی “time” در معادل انگلیسی آن است که معنا و مفهوم “استفاده از موقعیت و انجام کاری در زمان مناسب” را با خود دارد. البته غیر از معنا و مفهوم بیان شده برای این ضرب المثل در زبان انگلیسی، معمولا می توان آن را برای شخصی که نظرات و شیوه زندگی خود را بر اساس مد روز تنظیم می کند نیز استفاده کرد. استفاده از این ضرب المثل به دهه ی ۱۵۸۰ میلادی بر می گردد که از ترجمه ی عبارتی یونانی با مفهوم “تغییر یا تشکیل دیدگاه شخص به آنچه که به نفع اوست” گرفته شده و وارد زبان انگلیسی شده است.
برای درک بهتر معنا و مفهوم این ضرب المثل در زبان انگلیسی به توضیحات چند دیکشنری در مورد آن به همراه چندین مثال مرتبط توجه کنید:
To be a time – server
Time server :
Oxford:
A person who does not work very hard at their job, and who is just waiting until they reach the age at which they can stop work
فردی که در کار خود چندان سختکوش نباشد و فقط منتظر رسیدن زمان و موقعیتی است که کارش را متوقف کند
Someone who changes their ideas and opinions in order to make them more like those that are held by people in power, especially because they believe it will be to their advantage.
کسی که ایده ها و عقاید خود را مانند آنچه که افراد با قدرت دارند تغییر می دهد، به خصوص به این دلیل که او معتقد است که به نفعش خواهد بود
Cambridge:
A person who makes very little effort at work because they are waiting to leave or retire.
فردی که کار را بسیار کم انجام می دهد، زیرا منتظر است فرصتی برای ترک آن کار و یا بازنشسته شدن می باشد.
A person who changes their views to suit the prevailing circumstances or fashion.
فردی که دیدگاه های خود را با توجه به شرایط و شیوه های غلط تغییر می دهد.
Merriam-Webster:
A person whose behavior is adjusted to the pattern of the times or to please superiors, temporizer
فردی که رفتار و برخوردش به الگوی زمانی و یا رضایت افراد مافوق بستگی دارد، فرصت طلب و مسامحه کار
نکته:
همانطور که تعریف پائین مشاهده می کنید این عبارت در دنیای دیجیتال و دستگاه های کامپیوتری نیز معنای خاصی دارد؛ یعنی به معنی اصطلاحی و ضرب المثلی “نان به نرخ روز خوردن” نمی باشد و در واقع به سروری گفته می شود که اطلاعات را در لحظه در داخل شبکه پخش کرده و با سایر دستگاه های دیگر همگام سازی می شود.
Cambridge:
Computing; A server that distributes synchronized time information to all members of a network.
در علوم کامپیوتری و محاسباتی؛ سروری که اطلاعات زمانی هماهنگ شده را در داخل همه اعضای شبکه توزیع می کند.
برای درک بیشتر این ضرب المثل به چند مثال توجه کنید:
Mr. Jones is a really time-server man, because he changes his positions and ideas just to make his boss happy and even to make more money.
آقای جونز واقعا مرد نان به نرخ روز خوری است، زیرا او موقعیت و ایده های خود را فقط برای خوشحال کردن رئیسش و جهت پول درآوردن بیشتر تغییر می دهد.
The old mayor behaves such a time-server man, to be elected again as a new mayor.
شهردار قدیمی خیلی مانند یک مرد نان به نرخ روز خور رفتار می کند تا اینکه مجددا به عنوان شهردار جدید انتخاب شود.
Giving a man job security turns him into a time-server.
دادن امنیت شغلی به مرد او را به یک نان به نرخ روز خور (استفاده از زمان و موقعیت) تبدیل می کند.
The new officers were replaced with loyal time-servers.
افسران جدید با افراد نان به نرخ روز خور وفادار جایگزین شدند.
برای دیدن پست های مشابه و ضرب المثل های بیشتر، اینجا را کلیک کند.
و برای خواندن اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید.