قسمت دهم مکالمه ویدیویی – Meeting the Parents (دیدار با والدین)
قسمت دهم و یا همان قسمت سوم مکالمه ویدیویی از فصل دوم مجموعه Lifetime و از مجموعه آموزشی Oxford English Learning
در قسمت های قبلی از مکالمه ویدیویی از سری Life time نحوه کار جولیا در Apex TV را مشاهده کردید، در این فصل جدید به ادامه داستان جولیا و همکارانش در شبکه Apex TV می پردازیم. در این قسمت به نام دیدار از والدین می باشد به دیدار جولیا و دوست پسرش تیم از والدین جولیا می پردازد. این ویدیوی ۶ دقیقه ای را چندین بار ببینید و به دقت به تلفظ کلمات و جملات توجه کنید و هر جا با مشکل معنی جملات مواجه شدید به متن ترجمه شده مراجعه کنید تا این یادگیری بتواند حداکثر بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد. متن دیالوگ و ترجمه فارسی آن که در پائین تقدیم شما می گردد.
قسمت قبلی (قسمت ۹) این مکالمه را در اینجا ببینید.
قسمت بعدی (قسمت ۱۱) این مکالمه را در اینجا ببینید.
Meeting the Parents
دیدار با والدین
متن زیرنویس و فیلمنامه ی این قسمت:
Anything for me?
چیزی برای من (هست)؟
Here you are. I ‘m going to put my feet up. It’s been a long day.
بفرمایید. من پاهامو بالا میدم (استراحت می کنم). (امروز) روز طولانی ای بود.
This’ll be for my sister. She works in Hong Kong.
این (باید از طرف) خواهر من باشد. او در هنگ کنگ کار می کند.
Talking of families, are you working this weekend?
صحبت از خانواده ها (شد)، آیا شما آخر این هفته کار می کنید؟
Just Saturday.
فقط شنبه (کارمیکنم)
I’m going to my parents for the weekend. Would you like to come over on Sunday? They’d love to meet you.
من برای آخر هفته به (دیدن) پدر و مادرم می روم. آیا می خواهید روز یکشنبه را بیایید (پیش ما و دیدن والدین من) ؟ آنها دوست دارند شما را ببینند.
Sure. What time?
مطمئنا. چه ساعتی؟
Why don’t you come over about three and stay for dinner in the evening?
چرا شما حوالی ساعت سه نفر نمیای و غروب شام را با ما بمانی؟
Oh, how do I get there?
باشه. اه، چگونه می توانم آنجا را پیدا کنم؟
I’ll give you a map.
من بهت یک نقشه می دهم.
No! I’ve got my personal organizer.
نه! من برنامه ریز شخصی خودم را دارم.
Well the easiest way is to take the London Road to Kingston. There’s a big Asda supermarket just before you get to the centre of Kingston. You go past Asda and take the first turning on the right. There’s a post office on the corner.
خوب ساده ترین راه این است که از جاده لندن به کینگستون استفاده کنی (بیایی). قبل از اینکه به مرکز کینگستون برسید، یک سوپرمارکت Asda ی بزرگ هست. شما از آسادا رد می شوید و به سوی اولین پیچ سمت راست حرکت می کنید. یک دفتر پستی در گوشه آنجا هست.
First on the right, OK.
اول به سمت راست، باشه.
Go down there till you come to the second set of traffic lights. Turn left there and you’ll see a pub called the Black Bull on the right. Turn right and Gloucester Avenue is the third Road on the left. Number 29.
به سمت پائین آنجا بروید تا به مجموعه دوم چراغ راهنمایی برسید. (پس از آن) به سمت چپ بپیچید و در آنجا کافه ای با نام Black Bull در سمت راست هست را خواهید دید. به سمت راست بپیچید و خیابان Gloucester سومین خیابان سمت چپ است. (پلاک) شماره ۲۹
Turn right by the Black Bull, and third left. 29. Got it
از طرف کافه ی Black Bull به سمت راست بپیچید، و سومین (منزل) سمت چپ شماره ۲۹ است. فهمیدی؟
[Music]
صدای موسیقی
Morning, dear. Do you want some breakfast?
صبح (بخیر) عزیزم، آیا صبحانه میخوای؟
Yes, please. Morning, dad.
بله لطفا. صبح (بخیر) پدر.
Morning.
صبح (بخیر)
Do you have to do that now?
همین الان باید این کار را انجام بدی؟
You said you wanted it mending.
شما (خودت) گفتی که میخوای آن را برات درستش کنم.
Are we going shopping today?
آیا امروز میریم خرید؟
No, not today. Do you remember old Mrs. Burns? I’m taking her to stay with her daughter this morning?
نه امروز نه. آیا خانم برنز پیر را یادت میاد؟ من امروز میبرمش تا امروز صبح پیش دخترش باشه.
Where does her daughter live?
دخترش کجا زندگی می کند؟
In one of those little roads near King George Square. We can go shopping tomorrow it’s more convenient on Sunday mornings, anyway because there aren’t so many people.
در یکی از این جاده های کوچک در نزدیکی میدان شاه جورج. ما می توانیم فردا بریم خرید. (خرید) در صبح روز یکشنبه راحتره. به دلیل اینکه مردم زیادی اونجا نیست.
Don’t forget Tim’s coming tomorrow.
فراموش نکنید فردا تیم میاد.
We’ll be back in time.
ما به موقع بر میگردیم.
When I was driving home yesterday I saw these two kids. They were running out of a newsagent’s and the owner was running after them. The kids ran right in front of my car and I nearly hit them.
وقتی دیروز که به سمت خونه رانندگی میکردم، این دو بچه را دیدم. آنها داشتند از یک دکه روزنامه فروشی فرار می کردند و صاحب (آن دکه) داشت پشت سر اونا می دوید.
بچه ها درست از جلوی ماشین من (که داشتم حرکت می کردم) رد شدند و من ی کم مونده بود که بزنم بهشون.
But that wasn’t the worst thing.
اما این بدترین چیز نبود.
When they turn around, do you know what?
هنگامی که آنها را برگشتند، میدونی چی (شد)؟
It was Jason and Kylie.
جیسون و کایلی بودند.
Tim Barnes.
تیم برنز
What? When? Where? Thank you.
چی؟ کی؟ کجا؟ ممنون.
A robbery at a jeweler’s shop and King George Square.
دزدی از مغازه جواهرفروشی و میدان جرج شاه.
Here we are Mrs. Burns. Oh, there’s another police car. I wonder what’s happening. Hmm, oh dear, there’s nowhere to park. Well I’ll just stop here. We won’t be long.
اینم ما خانم برنز که رسیدیم. اوه، یک ماشین پلیس دیگر هست. من تعجب می کنم که داره چه اتفاقی می افتد. هم، عزیزم، جایی برای پارک (کردن) نیست. خب ما (هم درست ) همین جا نگه میداریم. (توقف ما) خیلی طولانی نخواهد بود.
Turn right here. That’ll be the quickest way.
بپیج سمت راست. سریعترین راه خواهد بود.
Oh, no.
اه، نه
Come on! You’re blocking the street.
بجنب دیگه! شما خیابان را مسدود کردید.
We won’t be a minute.
ما یک دقیقه بیشتر (توقف) نخواهیم کرد.
Can’t you move any faster?
نمیتونی یک کم سریعتر حرکت کنی؟
Allow me. It’ll be quicker.
اجازه بدید (من انجامش بدم که) سریعتر بشه
Well, really!
خوب، واقعا!
[Music]
صدای موسیقی
Here you are, Mum.
بفرما مامان
So what happened?
چه شد؟
Well, when we got there, I couldn’t find anywhere to park so I stopped in the middle of the street. While I was helping Mrs. Burns out of the car, another car pulled up behind me, and the driver of the car beeped his horn at me.
خوب، موقعی که ما به آنجا رسیدیم، نتونستم جایی برای پارک کردن (ماشین) پیدا کنم به همین دلیل وسط خیابان توقف کردم. در حالیکه من داشتم خانم برنز را از ماشین بیرون می بردم، ماشین دیگری پشت سر من رسید و راننده ی اون ماشین هی برای من بوق می زد.
Some people
بعضی آدما
And poor old Mrs. Burns can’t move very fast, so while we were walking to her door, the young man started shouting at us
و خانم برنز پیر بیچاره نمی توانست خیلی سریع حرکت کند، بنابراین در حالیکه ما به سوی در راه می رفتیم، مرد جوان داد می زد.
That’s terrible!
این وحشتناکه!
And then he grabbed the suitcases from the car, and he just dumped them on the pavement.
و سپس او چمدان ها را از ماشین در آورد و فقط آنها را بر روی پیاده رو پرت کرد.
How rude!
چقدر بی ادب!
But, you know, I’m sure I’ve seen him somewhere before.
اما میدونی، من مطمئنم که او را قبلا ی جایی دیده ام.
Tim will be here soon.
تیم به زودی به اینجا خواهد رسید.
Uh-huh.
اه ها
It isn’t usually as busy as that on a Sunday, is it, dear
معمولا یکشنبه ها اینقدر شلوغ نیست. هست عزیزم
No, dear.
نه عزیزم
I’ll take these in.
من اینا را میزارم داخل
That’s him! That’s his car!
خودشه! این ماشین اوست!
What, dear?
چی عزیزم؟
Excuse me. I’d like a word with you!
ببخشید. من یک کلمه را با شما می خواهم!
Hi
سلام
Do you two know each other?
آیا شما دو نفر همدیگر را می شناسید؟
Well, this is the rude young man that I was telling you about.
خب، این همان مرد جوان بی ادب است که درباره ش با شما صحبت می کردم.
Oh dear. Mum, Dad. This is Tim.
اوه عزیزم. مامان بابا. این تیم است.
Pleased to meet you.
از دیدنتون خوشحالم.
لینک دانلود این ویدیو از آپارات با کیفیت پائین (۱۴۴P) و با حجم ۴٫۶ مگابایت
لینک دانلود این ویدیو از آپارات و با کیفیت متوسط (۲۴۰P) و با حجم ۱۱٫۴ مگابایت
لینک دانلود این ویدیو از آپارات و با کیفیت عالی (۳۶۰P) و با حجم ۲۴٫۲۵ مگابایت
زمان ویدیو: ۰۰:۰۶:۱۸
برای دیدن پست های ویدیویی مربوط به آهنگ های زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید