Tag Archives: نکته

Data-504-1-9

لغت نهم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Data /’deɪtə/ Facts; information حقایق، اطلاعات، داده   The data about the bank rubbery were given to the F.B.I.   حقایق مربوط به سرقت از بانک به اف. بی. آی داده شد.   After studying the data, we were able to finish our report.   پس از بررسی اطلاعات، توانستیم گزارشمان را تمام کنیم.   Unless …

Read More »

Test48

We’ll also need some washing ______. (a) dust           (b) flakes           (c) powder           (d) grains پاسخ صحیح : از بین گزینه های موجود فقط گزینه cمیتونه با صفت washing ترکیب بشه و معنی دار باشه، پس گزینه c پاسخ صحیح ـه. معنی جمله: ما ی کم پودر شوینده نیز لازم داریم.

Read More »

Warning!

Warning : اخطار در این پست در خدمت شما هستیم با چند اصطلاح و عبارت مربوط به اخطار دادن. (oh)Be prepared! آماده باش (oh)Be careful! مراقب باش! (oh)Watch out! مواظب باش! (oh)Look out! مراقب باش! (oh)Look sharp ! بجنب! (oh)Hit the deck! آماده ی کار شو. (oh) Caution! احتیاط کن! (oh)Take care! مراقب باش! (oh)Safety first ! امنیت مهم تر! …

Read More »

Gallant-504-1-8

لغت هشتم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Gallant / gə’lɑnt ‘gælənt, gə’lænt / Brave; showing respect for women شجاع، کسی که برای خانم ها احترام نشان می دهد، زن نواز   The pilot swore a gallant oath to save his buddy. خلبان دلیرانه سوگند یاد کرد تا دوستش را نجات دهد.   Many gallant knights entered the contest to win the princess. شوالیه های شجاع …

Read More »

Test47

We’ve almost run out ……. cheese, butter, milk. (a) through               (b) of               (c) by               (d) with پاسخ صحیح : عبارت “run out of” به معنی “تمام کردن” و “کم اوردن” ـه پس گزینه b پاسخ صحیحـه که البته هیچکدوم از گزینه های دیگه با عبارت “run out of” معنی نمیدن. معنی جمله: ما تقریبا پنیر، کره، و شیرمون تموم شده …

Read More »

Appreciation

عبارتهایی برای بیان تشکر: we will forever be beholden to you همیشه مدیون شما خواهیم بود Thanks a Ton یک تن سپاس Words are powerless to express my gratitude واژه ها از بیان سپاس من ناتوانند Thanks for everything به خاطر همه چیز سپاس Thanks a million یک میلیون بار سپاس Please accept my best thanks لطفا بهترین سپاس های …

Read More »

Hardship-504-1-7

لغت هفتم از درس ۱ کتاب ۵۰۴   Hardship / ‘hɑrdʃɪp /’hɑː- / Something that is hard to bear; difficulty سختی و دشواری   The fighter had to face many hardships before he became a champion.   جنگجو پیش از آنکه قهرمان شود، مجبور بود با سختی های زیادی روبرو شود.   Abe Lincoln was able to overcome one hardship after another.   «ابی …

Read More »

Idioms 16

چند اصطلاح کاربردی: He snapped his finger at his friend به ریش دوستش خندید What brings you here از این طرفا You will spoil the effect از دهن میفته Gate crasher مهمان ناخوانده In the short run در کوتاه مدت In the long run در دراز مدت Kill two birds with one stone با یک تیر دو نشان زدن Putting …

Read More »
آموزش مکالمه زبـان انگلیســی