لغت نهم از درس ۱ کتاب ۵۰۴
Data /’deɪtə/
Facts; information
حقایق، اطلاعات، داده
The data about the bank rubbery were given to the F.B.I.
حقایق مربوط به سرقت از بانک به اف. بی. آی داده شد.
After studying the data, we were able to finish our report.
پس از بررسی اطلاعات، توانستیم گزارشمان را تمام کنیم.
Unless you are given all the data, you can’t do the math problem.
اگر همه ی اطلاعات به شما داده نشود، نمی توانید مسئله ی ریاضی را حل کنید.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: از دی تا بهمن سایت ها پر از اطلاعات هستن.
کدینگ۲: دیتا تو فارسی متداوله یعنی اطلاعات !