لغت پنجم از درس ۱ کتاب ۵۰۴
Oath /əʊθ; pl.əʊðz/
A promise that something is true; a curse
سوگند به اینکه چیزی درست است، دشنام، سوگند
The president will take the oath of office tomorrow.
فردا رئیس جمهور سوگند اداری می خورد.
In court the witness took an oath that he would tell the whole truth.
در دادگاه شاهد سوگند یاد کرد که تمام حقیقت را بگوید.
When Terry discovered that he had been abandoned, he let out an angry oath
وقتی «تری» فهمید که او را ترک کرده اند، از روی عصبانیت دشنام داد.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: ی ماوس دارم خیلی فحش میده، دفعه آخر که فحش داد کتکش زدم اونم قسم خورد که دیگه فحش نده.
کدینگ۲: مردم شهر توس اگه جونشون بره قسمشون نمی ره.
کدینگ۳: اوففف! بچه خوب که فحش نمیده !
کدینگ۴: اوس محمود قسم خورده که همه چیو درست کنه.
میدونید برافهم کدینگهاباید اول کلمه ومعی اون روبادقت مطالعه کنیدبعدش ربطش رو باکدینگش پیداکنید این شکلی هرکلمه جامیفته مرسی?
نقدم عجولانه بود sorry