اصطلاح این پست ما به کسی مربوط می شود که تا دیر وقت مشغول کار و تلاش و مطالعه می شود. در زبان فارسی اصطلاحا برای چنین کسی و در چنین حالتی از عبارت اصطلاحی “تا بوق سگ کار کردن” و یا “دود چراغ خوردن” برای بیان چنین مفهومی استفاده می شود. معادل چنین اصطلاحی در زبان انگلیسی عبارت اصطلاحی “Burn the midnight oil” می باشد که با ذکر یک مثال مکالمه ای توضیحات مربوط به آن را بیان می کنم.
به مثال مکالمه ای زیر توجه کنید:
Jill: Are you ready for tomorrow’s test?
Jacob: Not really. Actually I have to burn the midnight oil to pass the test.
Jill: Oh, really! But I can help you to learn the important parts of the book.
Jacob: That’s so kind of you.
جیل: آیا برای امتحان فردا آماده هستی؟
یعقوب: راستش نه. من باید تا بوق سگ کار کنم تا بتونم امتحان رو پاس کنم.
جیل: آه واقعا! اما من می توانم بهت در یادگیری قسمت های مهم کتاب کمک کنم.
یعقوب: خیلی لطف داری تو.
همانطور که از مثال مکالمه ای بالا مشاهده می کنید جیکوب در پاسخ سوال جیل که در مورد آمادگیش برای امتحان فردا می پرسد، در پاسخ به سوال او از عبارت اصطلاحی “burn the midnight oil” استفاده کرده است و منظورش این است که برای امتحان فردا آمادگی ندارد و برای کسب آمادگی لازم و بخاطر اینکه بتواند امتحان را پاس کند مجبور است تا دیر وقت درس بخواند و مطالعه کند و به اصطلاح “تا بوق سگ کار کند” و یا “دود چراغ بخورد” تا اینکه موفق شود امتحانش را با موفقیت پاس کند.
بنابراین اصطلاح این پست ما عبارت است از:
Idiom #231
اصطلاح ۲۳۱:
Burn the midnight oil
سخت کار کردن شبانه
تا بوق سگ کار کردن
دود چراغ خوردن
معنی ظاهری و تحت الفظی اصطلاح “Burn the midnight oil” در زبان انگلیسی روشن کردن چراغ روغنی یا همان چراغ نفتی و یا فانوس برای روشنایی در شب است. این اصطلاح به زمان های قدیم که از برق و الکتریسیته خبری نبود و مردم از چراغ نفتی و روغنی و یا آتش برای روشنایی خود استفاده می کردند بر می گردد.
ریشه ی این اصطلاح به سال ۱۶۳۵ بر می گردد که فرانسیس کوارلز (Francis Quarles) آن را در یک اثر ادبی استفاده کرد که با واژه ی ‘elucubrate’ هم معنی بود. معنای لغوی واژه ی ‘elucubrate’ عبارت است از کار کردن در کنار نور یک شمع. در واقع در روزگاران قدیم که برقی وجود نداشت و منبع روشنایی مردم شمع، آتش، چراغ نفتی و غیره بود و هر کس که مجبور به کار و تلاش شبانه بود باید به فکر تامین روشنایی شب نیز می بود بنابراین اگر در جایی و در نیمه شب نور و روشنایی ایجاد شده بود همه می دانستند که در آنجا کسی در حال کار و تلاش و مطالعه می باشد که مجبور شده در این موقعیت سخت چراغ را روشن نگه دارد. هر چند که دیگر استفاده از شمع و فانوس و … برای ایجاد روشنایی منسوخ شده، و همه از برق برای این منظور استفاده می کنند اما هنوز استفاده از این اصطلاح منسوخ نشده و اتفاقا جزو اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی نیز می باشد.
معانی که در زبان انگلیسی برای این اصطلاح وجود دارد عبارتند از:
- طولانی مدت و سخت کار کردن
- شب تا دیر وقت کار کردن و بی خوابی کشیدن
- بسیار سخت، برای ساعت های طولانی، و تا پاسی از شب کار کردن
- بیدار ماندن شبانه برای انجام مطالعه، خواندن مطلبی، یا کار کردن بر روی پروژه ای خاص
همچنین برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی به توضیحات دیکشنری آکسفورد و کمبریج در مورد آن، و سپس به چندین مثال مرتبط توجه کنید:
Burn the midnight oil:
Study or work late into the night
تا دیروقت مطالعه یا کار کردن
To stay up late working on a project or task.
تا دیر وقت بیدا ماندن برای کار کردن روی پروژه ای و یا کاری.
Oxford:
to study or work until late at night
تا دیروقت مطالعه یا کار کردن
Cambridge:
to work late into the night
تا اواخر شب کار کردن
برای درک بیشتر این اصطلاح به چند مثال توجه کنید:
Dan has been burning the midnight oil trying to finish his report, so he seems to be so tired.
دن تا بوق سگ مشغول کار کردن بود (دود چراغ می خورد) و تلاش می کرد تا گزارشش را به پایان برساند، و به همین دلیل خیلی خسته به نظر می رسید.
I have to burn the midnight oil to have any chance of finishing this project and deliver it tomorrow.
من باید تا بوق سگ کار کنم (دود چراغ بخورم) تا فرصتی برای اتمام این پروژه داشته باشم و آن را فردا تحویل بدهم.
If you burn the midnight oil night after night, you need to pay attention to your health situation too.
اگر هر شب تا بوق سگ کار کنی (دود چراغ بخوردی)، باید به وضعیت سلامتی خودت هم توجه کنی.
They’re burning the midnight oil before exams as they get closer to the end of semester.
آنها همچنانکه تا به پایان ترم نزدیک تر می شوند قبل از امتحانات تا بوق سگ کار می کنند (دود چراغ می خورند).
Sara used to burn the midnight oil every Monday night as she had to complete her match workbook.
سارا عادت کرده بود که هر دوشنبه شب تا بوق سگ کار کند (دود چراغ بخورد) زیرا او مجبور بود تکلیف ریاضی خود را کامل کند.
The project must be ready to be submitted tomorrow morning, so I have to burn the midnight oil to finish it tonight.
این پروژه باید فردا صبح آماده تحویل شود، بنابراین من باید تا بوق سگ کار کنم (دود چراغ بخورم) تا امشب آن را به پایان برسانم.
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کنید