در این پست اصطلاح “Be barking up the wrong tree” را مورد بررسی قرار می دهیم که معادل آن در زبان فارسی همان “تصمیم گیری اشتباه” و یا “هدف گیری اشتباه” و یا همان “تیر به خطا رفتن” می باشد. با ذکر یک مثال مکالمه ای به توضیح این اصطلاح مهم و کاربردی می پردازیم:
Rex: Why you are looking at me by this way, John?
John: Because you have broken my car and you didn’t tell me about that.
Rex: No, John. you are barking up the wrong tree.
رکس: چرا داری اینجوری به من نگاه می کنی، جان؟
جان: چونکه ماشین منو خراب کردی، و در موردش هیچی به من نگفتی.
رکس: نه، جان. شما داری منو اشتباهی متهم میکنی.
همانطور که از مثال بالا مشاهده می کنید جان فکر می کند که دوستش رکس مسبب خرابی ماشین اوست بنابراین برخوردش با او جوری است که رکس متوجه این اشتباه می شود و می داند که جان او را به اشتباه به خراب کردن ماشین مرتکب می کند و برای بیان این واقعیت از جمله ی”you are barking up the wrong tree” استفاده کرده است و منظورش این است که در مورد او اشتباه فکر می کتد و او را به اشتباهی به کاری که انجام نداده مرتکب می کند. بنابراین:
Idiom #224
اصطلاح ۲۲۴:
Bark up the wrong tree
Be barking up the wrong tree
اشتباهی کسی رو متهم کردن به چیزی
اشتباه گرفتن
تیر به خطا رفتن
بیهوده تلاش کردن
راه اشتباهی رفتن
اصطلاح “Bark up the wrong tree” در زبان انگلیسی به سگی اشاره دارد که در تعقیب حیوانی دیگر (مثلا یک گربه یا راکون) به درختی پارس می کند که حیوان مورد تعقیب آن روی آن نیست و سگ در این تعقیب و گریز مرتکب اشتباه می شود. ریشه اصلی این اصطلاخ به اوایل ۱۹۸۰ میلادی و نحوه ی شکار راکون توسط شکارچیان به کمک سگ بر می گردد. داستان این اصطلاح به این صورت بوده که راکون از دست شکارچیان و سگ های شکارچیان به بالای درختی فرار می کرده و با کارهایی که روی درخت انجام می داده و سروصداهایی که درست می کرده سگ ها را دست می انداخت و آنها را به اشتباه می انداخت و سگها نمی توانستند جای اصلی او را پیدا کنند و به همین دلیل به اشتباه به درخت دیگری پارس می کردند.
این اصطلاح در زبان انگلیسی دارای این معانی می باشد:
- مسیری را به اشتباه و نادرست رفتن
- محکوم کردن کسی یا چیزی به اشتباه
- هدف قرار دادن کسی یا چیزی به اشتباه
- کسی چیزی را به اشتباه به چیزی مرتکب کردن
- قضاوت نادرست و اشتباه در مورد کسی و یا چیزی
- اتلاف وقت و تلاش با پیگیری چیزی یا مسیری اشتباهی
- اشتباهی سوالی از کسی پرسیدن که ارتباطی با سوال ندارد
برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی به توضیحات چند دیکشنری معتبر در مورد آن، و سپس به چندین مثال مرتبط توجه کنید:
Bark up the wrong tree
Be barking up the wrong tree
Looking in the wrong place. Accusing the wrong person
جایی را اشتباهی گشتن، کسی را اشتباهی متهم کردن
Make an error; make a claim to the incorrect person
مرتکب اشتباه شدن، در مورد کسی ادعای نادرستی را مطرح کردن
Oxford:
Be pursuing a mistaken or misguided line of thought or course of action.
دنبال کردن یک اشتباه و یا دنبال کردن یک ایده ی اشتباه و یا یک اقدام نادرست و اشتباه.
Cambridge:
To be wrong about the reason for something or the way to achieve something.
مرنکب اشتباه شدن در مورد دلیل چیزی یا راه رسیدن به چیزی
برای درک بیشتر این اصطلاح به چند مثال توجه کنید:
They have some suspicion about the killer, but I’m sure they are barking up the wrong tree.
آنهادر مورد قاتل سوء ظن هایی دارند، اما من مطمئنم که آنها راه اشتباهی می روند.
Please do not think so about me, I have done nothing wrong. I’m sure you are barking up the wrong tree.
لطفا اینجوری در مورد من فکر نکن، من هیچ کار اشتباهی انجام ندادم. من مطمئنم که شما اشتباه گرفتی.
The detective was barking up the wrong tree , because he caught another person and the murderer is still free in the streets.
کارآگاه راه اشتباهی رفته (تیرش به خطا رفته)، زیرا او شخص دیگری را دستگیر کرده و قاتل هنوز در خیابان ها آزاد است.
If you think I can be happy with more money, you‘re barking up the wrong tree.
اگر فکر می کنی که می توانم با پول بیشتری شاد باشم، داری راه اشتباهی می روی (اشتباه فکر می کنی).
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند