Common Mistakes in English 40
اشتباهات رایج در زبان انگلیسی ۴۰
در این پست در مورد واژه ی “Warn” به معنی “هشدار دادن” و یا “اخطار دادن” چند نکته ای را خدمت شما ارائه می کنم که امیدوارم برای شما مفید باشد و بتواند به درک بیشتر این واژه در ذهن شما کمک کند.
واژه ی “Warn” از لحاظ گرامری تنها نقش فعل را دارد. معنی Warn در دیکشنری فارسی و انگلیسی بصورت زیر آمده است:
Warn:
هشدار دادن ، آگاه کردن ، اخطار کردن به ، تذکر دادن
Warn : / wôrn /
Verb
۱- Notify, alert, apprise, inform, tell, make someone aware, forewarn, remind; informal tip off, put wise.
e.g. Jack warned his son to go to school on time.
جک به پسرش هشدار داد که به موقع به مدرسه برود.
۲- Advise, exhort, urge, counsel, caution
e.g. The police officer warned me to fasten my seat belt.
افسر پلیس به من هشدار داد که کمربند ایمنی را ببندم.
Source: Oxford
واژه ی “Warn” که خود یک فعل می باشد معمولا با چهار حرف اضافه استفاده می شود که با آنها تشکیل Collocations (کالوکیشن یا همان هم آیی) می دهد. این کالوکیشن ها به ترتیب کاربرد و استفاده عبارتند از:
Warn of
Warn about
Warn against
Warn off
در این میان عبارت “Warn of” و “warn about” تقریبا با هم مترادف هستند با این معنی: کسی را مطلع ساختن، و یا آگاه کردن کسی. در بین این دو عبارت، عبارت “Warn of” بیشتر لحن رسمی دارد؛ به عبارت دیگر برای کاربردهای رسمی بهتر است از عبارت “Warn of” استفاده شود. مثال:
Officials warned of aftershocks in the days following the earthquake.
مقامات بعد از زلزله پس از وقوع زلزله هشدار دادند.
Our neighbors warned us about the our trash in the building .
همسایگان ما به ما درباره زباله های ما در ساختمان هشدار دادند.
عبارت “warn against” معنای نسبتا متفاوتی دارد که در آن هشدار و اخطار مورد اشاره بیشتر حالت توصیه، نصیحت، و یا تذکر دارد. مثال:
Economists warned against any economic quick fix in this situation.
اقتصاددانان درباره ی هرگونه اصلاح اقتصادی سریع در شرایط فعلی هشدار دادند.
The manager warned against the consequences of selfishness.
مدیر درباره ی (در برابر) پیامدهای خودخواهی هشدار داد.
عبارت “warn off” معنای متفاوت تری دارد که عبارت است از: به کسی بگوئید که به منظور دور ماندن از خطر و یا مشکلی بهتر است که او از آن جا برود و یا کنار بکشد.
The neighbors warned us off their land which has become a dispute recently.
همسایگان ما به ما درباره ی زمینشان که اخیرا باعث جروبحث شده، هشدار دادند.
The bells have been made to warn off bears.
زنگ ها برای هشدار دادن به خرس ها طراحی شده اند.
نکته مهمی که در این پست بیشتر روی آن تاکید داریم به نحوه کاربرد عبارت های “Warn of” و “warn about” مربوط می شود که در آن واژه ی “Warn” در موقعیتی رسمی به کار می رود. این کاربرد فعل warn بیشتر به موقعیتی مربوط می شود که بخواهیم به کسی درباره ی وجود خطری، هشدار و یا اخطار دهیم. همانطور که در بالا به آن اشاره شد برای چنین کاربردی بهتر است به جای استفاده از حرف اضافه ی about از حرف اضافه ی of استفاده شود. بنابراین:
هشدار یا اخطار دادن درباره ی خطرِ … :
× Warn about danger
✓ Warn of danger
برای درک بهتر این موضوع به چند مثال در این زمینه توجه کنید:
× She was warned about the danger.
✓ She was warned of the danger.
به او درباره خطر هشدار داده شد (او از وجود خطر آگاه شد).
× The parliament warned about the new budget to the government.
✓ The parliament warned of the new budget to the government.
پارلمان درباره ی بودجه جدید به دولت هشدار داد.
× The US government warned about the dangerous situation in Middle East.
✓ The US government warned of the dangerous situation in Middle East.
دولت ایالات متحده در مورد وضعیت خطرناک در خاورمیانه هشدار داد.
نکته:
برای هشدار دادن در مورد یک مساله مشخص از حرف اضافه about، و برای هشدار دادن به کسی در مورد مرتکب نشدن به اشتباه از حرف اضافه against استفاده می شود. مثال:
They warned us about the accident in the road.
آنها درباره تصادف در جاده به ما هشدار دادند.
His teacher warned him against breaking the rules.
معلم به او را در برابر (درباره ی) شکستن قوانین هشدار داد.