
Proverb #60
ضرب المثل شستم:
نخود هر آشی بودن!
have a finger in every pie
برای ضرب المثل ” نخود هر آشی بودن ” در زبان فارسی معانی زیر ذکر شده است:
- کسیدر هر موضوعی که ممکن است ارتباطی هم با او نداشته باشد دخالت کند.
- کسی در چیزی که تخصص ندارد اظهار نظر کند.
- کسی خود را قاطی چیزی و یا کسی کند که از آن اطلاع دقیقی ندارد.
- کسی خود را در هر زمینه ای متخصص و کارشناس بداند و با اظهارات فخرفروشانه در بحث های مختلف شرکت کند.
- کسی که ظاهرا در مسائل مختلف تجربه زیادی داشته باشد و بتوان در همه آنها از او نظر خواهی کرد.
و …
افرادی که مصداق ضرب المثل فوق (نخود هر آشی بودن ) هستند معمولا در هر جمعی که قرار بگیرند و هر بحثی پیش بیاید فورا در آن دخالت و اظهار نظر میکنند. البته این اظهار نظر که معمولا با حالت فخرفروشی و تکبر نیز همراه است جنبه کارشناسی و واقعی ندارد و معولا این شخص با اظهار نظر غلط در آن موضوع می خواهد خود را دانای کل نشان دهد. این در حالی است که انسان متشخص و دارای کمالات معمولا در مباحثات ساکت است و تا زمانی که از او سوالی پرسیده نشود وارد بحث نمیشود، مگر اینکه احساس کند نکته مهمی برای روشن کردن گوشه ای از بحث دارد، یا با این سخن او مطلب جدیدی به بحث اضافه میشود، یا اینکه بخشی از مطالب خلاف واقع است و نیاز به اصلاح دارد.
این ضرب المثل را به صورت جمله امری “ خودت را نخود هر آشی نکن ” نیز استفاده می کنند و برای اینکه کسی را از این حالت نکوهیده منع کنند از این جمله استفاده می کنند. این ضرب المثل اغلب برای اینکه کسی را از ورود به بحث یا دعواهای بینتیجه سیاسی و ورزشی و… منع کنیم استفاده می شود.
در زبان انگلیسی نیز معادل چنین ضرب المثلی را به صورت ” Have a finger in every pie ” بیان می کنند که دارای همان معنا و مفهوم می باشد با این اختلاف که در زبان انگلیسی به جای نخود از لغت Finger (به معنی انگشت)، و به جای آش از لغت Pie به معنی کیک استفاده شده است. به عبارت دیگر می توان معنی تحت الفظی این ضرب المثل را به صورت “در هر کیکی انگشتی داشتن” بیان کرد. معنی دقیقتر آن همان مفهوم “دانای کل بودن” و “همه چیز را دانستن” و “در هر زمینه ای دستی و تجربه ای داشتن” می باشد.
برای روشن شدن بیشتر مفهوم این ضرب المثل در زبان انگلیسی، معنی و توضیحات بکار رفته برای آن در فرهنگ لغت (دیکشنری) را بیان می کنیم که با توجه به آنها و البته با توجه به مثال های مربوطه می توان معنای این ضرب المثل را بهتر درک کرد:
Have a finger in every pie:
To be involved in a large and varied number of activities or enterprises.
درگیر شدن در تعداد زیادی از فعالیت ها یا شرکت های بزرگ.
To be involved in and have influence over many different activities, often in a way that other people do not approve of.
درگیر شدن در بسیاری از فعالیت های مختلف و تأثیر گذاشتن بر آنها، اغلب به طریقی که دیگران آن را تأیید نمی کنند.
مثال:
You can’t make a decision just by yourself, on any kind of funding without consulting him, while he has a finger in every pie.
شما نمیتوانید فقط خودتان به تنهایی در مورد مسائل مالی تصمیم بگیرید بدون اینکه با او مشورت کنید، زیرا او نخود هر آشی است.
نکته: ضرب المثل فوق را به صورت های زیر نیز به کار می برند و تقریبا کاربرد همگی یکسان است.
Have a finger in the pie
Have one’s finger in the pie
Have a finger in every pie
Have one’s finger in too many pie
…………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مشابه و ضرب المثل های بیشتر، اینجا را کلیک کند.
و برای خواندن اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید.