Proverb #84
ضرب المثل هشتاد و چهارم:
Blood is thicker than water
Blood runs thicker than water
اول خویش، سپس درویش
بنی آدم اعضای یک پیکرند (یکدیگرند)
چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است
گوشت هم را میخورند ولی استخوان هم را دور نمی اندازند
ترجمه تحت الفظی و ظاهری: خون از آب غلیظتر است.
ترجمه تحت الفظی عیارت دوم: خون از آب غلیظ تر جاری می شود
معادل فارسی: اول خویش، سپس درویش!
ضرب المثل “اول خویش، سپس درویش” در زبان فارسی به مفهوم توجه به خود قبل از هر چیز دیگری می باشد. به عبارت دیگر تا زمانی که نیازها و خواست های خود را برطرف نکنیم نمیتوان در فکر رفع خواست ها و نیازهای دیگران بود و حتی این کار جایز و درست هم نیست. حتی در مذاهب و ادیان مختلف نیز سفارش های زیادی نسبت به رعایت و اولویت مسائل شخصی و خانوادگی بر مسائل دیگران وجود دارد. ضرب المثل “چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است” نیز تقریبا دارای همان معنا و مفهوم در زبان فارسی می باشد که رعایت امور شخصی و خانوادگی بر هر چیز دیگری تقدم دارد.
معادل دو ضرب المثل “اول خویش، سپس درویش” و “چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است” در زبان انگلیسی ضرب المثل “Blood is thicker than water” و یا “Blood runs thicker than water” است که معنای ظاهری و تحت الفظی آن همان “خون از آب غلیظتر است” و یا “خون از آب غلیظ تر جاری می شود” است اما در واقع منظور از blood در این ضرب المثل همان رابطه و نسبت فامیلی و خانوادگی است. اصطلاحا افراد یک خانواده و یا یک فامیل دارای نسبت خونی با هم هستند و همین موضوع در این ضرب المثل مورد تاکید می باشد. در زبان فارسی ضرب المثل “فامیل گوشت هم را میخورند ولی استخوان هم را دور نمی اندازند” نیز دارای همین معنا و مفهوم می باشد و شاید این ضرب المثل نیز معادل مناسبی برای ضرب المثل انگلیسی مورد بحث ما باشد.
نکته دیگری که از کلمات و واژه های بکار رفته در ضرب المثل “Blood is thicker than water” و یا “Blood runs thicker than water” برداشت می شود این واقعیت است که آب بدون گذاشتن هیچ اثر خاصی تبخیر و خشک می شود در حالی که خون پس از تبخیر و خشک شدن لکه ای از خود بر جای می گذارد. این واقعیت به این مساله مربوط می شود که روابط و پیوندهای فامیلی (و به اصطلاح خونی) بر هم اثر می گذارند در حالیکه روابط و پیوندهای غیر فامیلی به نسبت روابط خانوادگی به نوعی آبکی هستند و هیچ تاثیر خاصی بر هم ندارند.
این ضرب المثل در بسیاری از زبان های دنیا و با معادل های مختلف رایج است که تقریبا مفهوم و مضمون همه آنها با هم یکی است. این ضرب المثل در زبان فارسی نیز قدمت زیادی دارد و خیلی از معادل انگلیسی خود قدیمی تر باشد، اما احتمالا نزدیکترین مرجع این ضرب المثل در زبان انگلیسی به معادل آن در زبان آلمانی و در قرن ۱۲ میلادی مربوط می شود. بر اساس برخی اسناد ریشه این ضرب المثل در زبان انگلیسی به سال ۱۴۱۲ و به قولی به ۱۶۷۰ میلادی بر می گردد که البته احتمالا شکل ظاهری آن کمی متفاوت تر بوده ولی اولین باری که به شکل کنونی مورد استفاده قرار گرفت به رمان “Guy Mannering” نوشته ی سر والتر اسکات (Sir Walter Scott) در سال ۱۸۱۵ مربوط می شود.
مفهوم کلی این ضرب المثل در زبان انگلیسی عبارت است از:
- نسبت فامیلی مهمتر از سایر نسبت هاست
- روابط و نسبت های خانوادگی از سایر روابط به همدیگر نزدیکترند
- افرادی که با هم نسبتی دارند نسبت به دیگران پیوندهای قویتری با یکدیگر دارند
- برای همدردی و کمک، افراد خانواده و فامیل نزدیکتر از هر کس دیگری به شخص می باشد
- تا زمانی که کسی در خانواده و فامیل باشد، شخص برای کمک گرفتن به کس دیگری مراجعه نمی کند
- افرادی که با آنها پیوند فامیلی و خانوادگی داریم نسبت به سایر افراد دیگر برای هر کاری در اولویت می باشند
برای درک بهتر معنا و مفهوم این ضرب المثل در زبان انگلیسی به توضیحات چند دیکشنری در مورد آن به همراه چندین مثال مرتبط توجه کنید:
Blood is thicker than water
Blood runs thicker than water :
People who are related have stronger obligations to each other than to people outside the family.
افرادی که با هم نسبتی دارند دارای تعهدات قوی تر نسبت به سایر افراد خارج از خانواده می باشند.
Family relations are more important than all other relationships
روابط خانوادگی مهمتر از تمام روابط دیگر است
Cambridge:
said to emphasize that you believe that family connections are always more important than other types of relationship
از این عبارت برای تاکید بر اهمیت ارتباطات و نسبت های خانوادگی و فامیلی نسبت به هر نوع رابطه ی دیگری استفاده می شود
Oxford:
Family relationships and loyalties are the strongest and most important ones.
روابط خانوادگی و وفاداری آن قویترین و مهمترین نوع روابط و نسبت ها می باشند.
برای درک بیشتر این ضرب المثل به چند مثال توجه کنید:
Tony was angry with his brother for a while because of some financial problems, but blood is thicker than water, and finally he could forgive him.
تونی با توجه به برخی مشکلات مالی که با برادرش داشت از دستش خیلی عصبانی بود، اما (آنها با هم برادرند بنابراین) گوشت هم را بخورند استخوان هم را دور نمی اندازند و در نهایت او توانست (برادرش) را ببخشد.
The company’s CEO employed his sister in the company, while blood is thicker than water!
از آنجا که (گفته می شود) چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، مدیرعامل شرکت خواهر خود را در شرکت استخدام کرد!
My relatives insist that blood is thicker than water, but I can’t blindly ignore their mistakes in the workplace.
بستگانم اصرار دارند که اول خویش، سپس درویش، اما من نمی توانم کورکورانه اشتباهات آنها را در محل کار نادیده بگیرم.
My friends asked me to go shopping with them, but I have to go to my cousin’s wedding instead. you know blood is thicker than water!
دوستانم از من خواستند با آنها به خرید بروم، اما من باید به جای آن به عروسی پسر عموی خودم بروم. می دانید که اول خویش، سپس درویش.
You can count on your family instead of your friends. Come home and ask help from your family. Blood runs thicker than water.
شما می توانید به جای دوستان خود روی خانواده خود حساب کنید. بیا خانه و از ما (که خانواده ات هستیم) کمک بخواه. اول خویش، سپس درویش.
برای دیدن پست های مشابه و ضرب المثل های بیشتر، اینجا را کلیک کنید.
و برای خواندن اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید.