
لغت ۹ درس ۳۲ کتاب ۵۰۴
Colleague: / ˈkɒliːɡ / Noun
Associate; fellow worker, co-worker, fellow worker, workmate, teammate, associate, partner, collaborator, ally, confederate
- The captain gave credit for the victory to his valiant* colleagues.
- Who would have predicted* that our pedestrian* colleague would one day win the Nobel Prize for medicine?
- We must rescue our colleagues from their wretched* condition.
(اسم) همیار، همکار، هم قطار
الف) ناخدا پیروزی را به همکاران دلیرش نسبت داد.
ب) چه کسی پیش بینی می کرد که همکار پیش پا افتاده ی ما روزی جایزه نوبل پزشکی را برنده شود.
ج) ما باید همکارانمان را از وضعیت فلاکت بارشان نجات دهیم.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Captain: فرمانده ناو ، درجه ناخدا یکمى دریایى ، (علوم نظامى) سروان ، ناخدا ، سرکرده
- give credit to: تحسین ، پرستش ، تمجید وستایش کردن ، نیایش کردن ، تعریف کردن ، ستودن
- Victory: پیشروى ، پیروزى ، نصرت ، فتح و ظفر ، غلبه
- Valiant: دلاور ، شجاع ، نیرومند ، بهادر ، دلیرانه ، تهمتن
- Predict: پیشگویى کردن ، قبلا پیش بینى کردن
- Pedestrian: وابسته به پیاده روى ، مبتذل ، بی روح
- Medicine: دارو ، دوا ، پزشکى ، علم طب
- Rescue: رهایى دادن ، رهانیدن ، خلاصى ، رهایى
- Wretched: رنجور ، بدبخت ، بیچاره ، ضعیف الحال ، پست ، تاسف آور
- Condition: موقعیت ، وضع ، عارضه ، حالت ، وضعیت ، چگونگى ، شرایط
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: کال و ایگ با هم همکار هستند.
کدینگ۲: توی کل لیگ برتر بازیکنان با داور ها همکار هستند.

لغت ۱۰ درس ۳۲ کتاب ۵۰۴
Torment: Noun / ˈtɔːmɛnt / Verb /tɔːˈmɛnt/
Cause very great pain to; worry or annoy very much; cause of very great pain; very great pain, torture, agonize, persecute, pain, tease, ordeal, agony
- Persistent* headaches tormented him.
- The illustrations* in our history text show the torments suffered by the victims of the French Revolution.
- The logical* way to end the torment of doubt over the examination is to spend adequate* time in study.
(اسم & فعل) باعث درد زیاد شدن، خیلی ناراحت یا نگران کردن، علت درد بسیار زیاد، درد بسیار زیاد، شکنجه ، آزار ، زحمت ، عذاب دادن ، زجر دادن
الف) سردردهای مداوم او را شکنجه می داد.
ب) تصاویر کتاب تاریخ ما شکنجه هایی را نشان می دهند که قربانیان انقلاب فرانسه متحمل شدند.
ج) صرف وقت کافی در مطالعه، راه منطقی برای پایان دادن به شکنجه ی شک و تردید در امتحان است.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Persistent: پایدار ، دیرپاى ، ماندگار ، مزمن ، مصر ، پایا ، مداوم ، ایستادگى کننده ، سمج
- Headache: سردرد ، دردسر
- Illustration: تشریح ، عکس ، شرح ، توضیح ، مثال ، تصویر
- Suffer: اجازه دادن ، زحمت ، زیان دیدن ، تحمل کردن ، کشیدن ، تن در دادن به ، رنج بردن
- Victim: حریف ضعیف (کشتى) ، قربانى ، طعمه ، دستخوش ، شکار ، هدف ، تلفات
- Revolution: حرکت انتقالى ، یک دوره کامل ، سرعت دورانى ، واگشت ، شورش ، آشوب ، دوران کامل ، انقلاب ، حرکت انقلابى ، چرخش
- Logical: منطقى ، استدلالى
- Doubt: شبهه ، گمان ، دودلى ، نامعلومى ، شک داشتن ، تردید کردن
- Examination: بازپرسى ، معاینه کردن ، معالجه کردن ، آزمون ، امتحان ، آزمایش ، محک ، بازرسى ، معاینه ، رسیدگى
- Adequate: کافى ، تکافو کننده ، مناسب ، لایق ، صلاحیت دار ، بسنده ، رسا
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: توی شهر تورنتو مورچه ها رو زجر می دن.
کدینگ۲: توی یه تورنمنت عذاب الهی بر من نازل شد.
……………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.