
لغت ۹ درس ۳۰ کتاب ۵۰۴
Verse / vəːs / Verb & Noun
A short division of a chapter in the Bible; a single line or a group of lines of poetry, rhyme; stanza; poem; subdivision of a Biblical chapter
- The verse from the Bible that my father quoted* most frequently* was, “Love thy neighbor as thyself.”
- Several verses of a religious nature were contained in the document.*
- Though it is not always easy to comprehend,* Shakespeare’s verse has merit* that is worth the toil.*
(فعل & اسم) بخش کوتاهی از فصلی در انجیل، یک سطر یا چند سطر شعر، به نظم در آوردن ، شعر گفتن، آیه
الف) آیه ای که اغلب پدرم از کتاب مقدس نقل می کرد این بود “همسایه ات را مثل خودت دوست بدار.
ب) چند بیت شعر با ماهیت مذهبی در آن سند وجود داشت.
ج) با اینکه فهم اشعار شکسپیر همیشه ساده نیست، ولی این خوبی را دارد که به زحمتش می ارزد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Bible: کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است ، بطو رکلى هر رساله یاکتاب مقدس
- Quote: قیمت دادن ، نقل قول کردن ، ایراد کردن ، مظنه دادن ، نقل بیان کردن ، نشان نقل قول
- Frequently: خیلى اوقات ، بارها
- Neighbor: همسایه ، نزدیک ، مجاور ، همسایه شدن با
- Religious: شرعى ، دینى ، مذهبى ، راهبه ، تارک دنیا ، روحانى ، دیندار
- Contain: احاطه دشمن ، در بر گرفتن ، حاوى بودن ، محتوى بودن ، دارا بودن ، دربرداشتن ، شامل بودن ، خوددارى کردن ، بازداشتن
- Document: مدرک ، دستاویز ، ملاک ، سندیت دادن
- Comprehend: دریافتن ، درک کردن ، فهمیدن ، فرا گرفتن
- Merit: شایستگى ، سزاوارى ، لیاقت ، شایسته بودن ، استحقاق داشتن
- Worth: ازرش ، قیمت ، بها ، سزاوار ، ثروت ، با ارزش
- Toil: محنت ، کار پر زحمت ، کشمکش ، ستیز ، پیکار ، مجادله ، بحث وجدل ، محصول رنج ، زحمت کشیدن ، رنج بردن ، تور یاتله ، دام
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱ ور سیاسی زیاد زدن در بخشی از متن موجود در کتاب اِنجیل تحریف شده است.
کدینگ۲: مولانا توی یک سطر شعر زیبا حرص رو تشریح کرده است.

لغت ۱۰ درس ۳۰ کتاب ۵۰۴
Morality / məˈralɪti / Noun
The right or wrong of an action; virtue; a set of rules or principles of conduct, integrity; ethics; chastity; conformity to accepted rules of conduct
- The editor* spoke on the morality of “bugging” the quarters* of a political opponent.*
- We rarely consider* the morality of our daily actions, though that should occupy* a high position in our thinking.
- Kenny’s unruly* behavior has nothing to do with his lack* of morality.
(اسم) درستی یا نادرستی یک عمل، فضیلت، مجموعه ای از قوانین یا اصول اخلاقی ، سیرت ، اخلاقیات ، اخلاق
الف) ویراستار در مورد اخلاقی بودن استراق سمع از محل سکونت یک رقیب سیاسی صحبت کرد.
ب) ما به ندرت به اخلاقی بودن اعمال روزمرهٔ خود می اندیشیم، گرچه این امر باید در تفکر ما جایگاه بالایی داشته باشد.
ج) رفتار سر کشانهٔ «کنی » هیچ ربطی به غیر اخلاقی بودن او ندارد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Editor: ویراستار ، ویرایشگر، ادیتور
- Bug: میکروفن مخفى ، کنه ، ناراحت کردن نیش زدن ، اشکال ، گیرحشره ، ساس ، جوجو ، بطور پنهانى درمحلى میکروفون نصب کردن، استراق سمع
- Quarter: یک چهارم زمان مسابقه ، چهار یک ، کوى ، یک چهارم ، یک چارک ، چهارک ، ربع ، مدت سه ماه ، برزن ، اقامتگاه ، محله ، بخش ، ربعى ، به چهار قسمت مساوى تقسیم کردن ، پناه بردن به ، زنهار دادن ، زنهار
- Opponent: طرف دعوى ، رقیب ، مخالف ، ضد ، معارض ، حریف ، طرف ، خصم
- Rarely: به ندرت ، بطور فوق العاده ، با استادى ویژه
- Occupy: مشغول کردن ، اشغال کردن ، تصرف کردن ، سرگرم کردن ، مشغول داشتن
- Unruly: سرکش ، یاغى ، متمرد ، مضطرب ، متلاطم
- Behavior: رفتار ، حرکت ، وضع ، سلوک ، اخلاق
- Lack: عدم ، کمبود ، نبودن ، نداشتن ، احتیاج ، فقدان ، کسرى ، فاقد بودن ، ناقص بودن ، کم داشتن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: خانم مارال، دارای اخلاق خوبی است.
کدینگ۲: مرادعلی آدم با اخلاقی هست.
کدینگ۳: ما رالی تیم افغانستان رو دوست داریم چون بچه های با اخلاقی در تیمشون هست.
………………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.