در اینجا ۷ اصطلاح کاربردی تقدیمتون میکنیم که امیدوارم مفید باشه براتون: Excuse me back. ببخشید پشتم به شماست. Upon my word. به شرافتم سوگند. Let me gather my breath. بگذارید نفسم جا بیاید. It does not answer my purpose. بدرد من نمی خورد. It is not concern of mine. به من مربوط نیست. Don’t judge …
Read More »Tag Archives: Proverbs
Warning!
Warning : اخطار در این پست در خدمت شما هستیم با چند اصطلاح و عبارت مربوط به اخطار دادن. (oh)Be prepared! آماده باش (oh)Be careful! مراقب باش! (oh)Watch out! مواظب باش! (oh)Look out! مراقب باش! (oh)Look sharp ! بجنب! (oh)Hit the deck! آماده ی کار شو. (oh) Caution! احتیاط کن! (oh)Take care! مراقب باش! (oh)Safety first ! امنیت مهم تر! …
Read More »Appreciation
عبارتهایی برای بیان تشکر: we will forever be beholden to you همیشه مدیون شما خواهیم بود Thanks a Ton یک تن سپاس Words are powerless to express my gratitude واژه ها از بیان سپاس من ناتوانند Thanks for everything به خاطر همه چیز سپاس Thanks a million یک میلیون بار سپاس Please accept my best thanks لطفا بهترین سپاس های …
Read More »Idioms 16
چند اصطلاح کاربردی: He snapped his finger at his friend به ریش دوستش خندید What brings you here از این طرفا You will spoil the effect از دهن میفته Gate crasher مهمان ناخوانده In the short run در کوتاه مدت In the long run در دراز مدت Kill two birds with one stone با یک تیر دو نشان زدن Putting …
Read More »Test43
Now, it’s your……. to tell me. (a) bend (b) turn (c) corner (d) curve پاسخ صحیح گزینه b است. اصطلاح “its your turn ” یعنی “نوبت شماست”
Read More »Idioms 15
۷ اصطلاح امروز: stop the monkey business دوز و کلک و مسخره بازی در نیار snow job بازار گرمی، زبان بازی piece of junk یه تیکه آشغال keep it under your hat راز نگه دار بودن my car is on its last legs روغن سوزی ، نفس های آخر you can eat your heart out دلت بسوزه eat like a …
Read More »Blankety Blank
Blankety-blank /blæŋkəti blæŋk, blæŋkɪti blæŋk / Meaning: Used to show annoyance when you want to avoid swearing معنا: فلان فلان شده موقعیت کاربرد: صفت خیلی کاربردی که در کشور ما نیز به وفور استفاده می شود. این عبارت به سخنور کمک میکند که ار قسم خوردن و فحش دادن بیخودی خودداری بکند، همانطور که از معنی آن پیداست. Ex 1. …
Read More »Idioms14
۱۰ اصطلاح کاربری: I gotta bite the bullet for a while: باید دندون روی جیگر بزارم For the birds: مفت، به درد نخور، بی فایده Stop napping me: نق نزن، آزارم نده، سرزنشم نکن Get off my case: دست از سرم بردار، ولم کن I always get ants in my pants: همبشه بیقرارم و دلشوره دارم I’ll give it my …
Read More »Idioms13
اصطلاحات : Cat got your tongue: لال مونی گرفتی My number is up: اجلم رسیده، دیگه کارم تموم شده Every one came alive: زنده شدن، به وجد آمدن It was all Greek to me: قابل درک نبود Stop beating around the bush: حاشیه رفتن، صغری کبری چیدن It’s on the tip of my tongue: نوک زبونم بود The drinks were …
Read More »Test38
My clients contact our office via email or phone and then we ……. an appointment. (a) make (b) take (c) give (d) do پاسخ صحیح : از بین گزینه های موجود فقط گزینه a میتونه با appointment همراه بشه که یک اصطلاح معنی دار بسازه . اصطلاح make an appointment به معنی قرار ملاقات گذاشتنه. بنابراین پاسخ صحیح و جواب …
Read More »