در این پست عبارات و اصطلاحاتی خدمت شما معرفی می شود که در آنها از واژه “Food” به معنی “غذا” یا “خوراک” استفاده شده است که از لحاظ گرامری دارای نقش اسمی می باشد. معنی این واژه به تنهایی و بدون ترکیب شدن با واژه های دیگر در خیلی از فرهنگ لغت ها به صورت زیر آمده است: Food : …
Read More »Tag Archives: غذا
Nourish -504-17-9
لغت ۹ از درس ۱۷ کتاب ۵٠۴ ………………………… Nourish / ‘nɜrɪʃ /’nʌ- / Make or keep alive and well, with food; feed; develop an attitude A diet of nourishing food is served to every hospital patient. It was easy to detect* that the skinny boy was not well nourished. After the operation, our doctor plans to nourish my mother with …
Read More »Conversation08
مکالمه زبان انگلیسی (درس هشتم) مکالمه در مورد غذای موردعلاقه What kind of food do you like? لینک دانلود
Read More »لغات و اصطلاحات مربوط به غذا خوردن (Eating) در زبان انگلیسی
اصطلاحات و عبارت های مربوط به غذا خوردن در انگلیسی The food gave me a real buzz. غذا چسبید Junk food هله هوله/ غذای نا مفید، اما خوشمزه / Let’s have a bite. بیا یه لقمه بزنیم Dig in! بزن تو رگ! He eats like a horse./ He eats like a pig. مثل اسب/ خوک میخورد معادل فارسی این عبارت …
Read More »