تا حالا چیزی یا کسی بوده که اصلا براتون جالب و یا خوشایند نباشد و حتی از آن متنفر باشید اما بعدا متوجه بشید که خیلی هم جالب و مفید بوده و شما قبلا متوجه آن نبودید.
اصطلاح این پست ما دقیقا به چنین حالتی مربوط می شود که در زبان فارسی اصطلاحا از عبارت “خیری در آن نهفته است” و یا “بدون حکمت نیست” برای بیان چنین حالت و موقعیتی استفاده می شود.
در زبان انگلیسی برای بیان چنین مفهومی و در چنین موقعیتی از اصطلاح “Blessing in disguise” استفاده می شود که دقیقا مفهوم آن عبارت است از: خیری که در چیزی است و شخص ممکن است در ابتدا از آن بی خبر باشد. به مثال مکالمه ای زیر توجه کنید:
Teddy: I heard you couldn’t choose chemistry to study that in university.
David: Yeah, but I think it was a blessing in disguise.
Teddy: Why do you think so?
David: Because after that I decided to study computer. I want to be a computer engineer instead! I love computer!
تدی: شنیدم که نتونستی رشته ی شیمی را در دانشگاه انتخاب کنی.
دیوید: بله، اما من فکر می کنم خیری توش بود.
تدی: چرا اینجوری فکر میکنی؟
دیوید: چون بعدش تصمیم گرفتم کامپیوتر بخونم. من می خواهم به جاش یک مهندس کامپیوتر بشم! من عاشق کامپیوترم.
همانطور که از مثال مکالمه ای فوق متوجه شدید دیوید پذیرفته نشدن در رشته ی شیمی در دانشگاه را که ظاهرا چیزی ناخوشایند می باشد به فال نیک می گیرد و می گوید که خیری در آن بوده که این رشته را نتوانسته بخواند. وقتی تدی علت این موضوع را می پرسد او در جواب می گوید که قبول نشدنش در رشته شیمی باعث شده که سراغ رشته ی کامپیوتر برود و کامپیوتر را بخواند که علاقه ی زیادی به آن دارد و می خواهد یک مهندس کامپیوتر شود.
بنابراین اصطلاح این پست ما عبارت است از:
Idiom #230
اصطلاح ۲۳۰:
Blessing in disguise
بدون حکمت نبوده / نیست
حکمتی در آن نهفته است
خیری در آن نهفته است
موهبت در لباس مبدل
بدون حکمت نبودن
حکمت نهانی
معنی ظاهری و تحت الفظی اصطلاح “Blessing in disguise” در زبان انگلیسی یک موهیت و نعمت مبدل و یا یک حکمت نهانی می باشد که البته با معنای واقعی و اصطلاحی آن نیز تفاوتی ندارد. در واقع این اصطلاح به چیزی اشاره می کند که به نظر می رسد در ابتدا وحشتناک و ناخوشایند باشد، اما در واقع به زودی نتایج مثبتی را به همراه خواهد داشت. معانی که از این اصطلاح برداشت می شود عبارتند از:
- نتیجه خوبی که از شرایط و وضعیت بدی بدست می آید
- بدبختی یا بدشانسی که مزایایی هم به همراه خواهد داشت
- یک بدشانسی ظاهری که در نهایت منجر به نتیجه مثبتی می شود
- چیزی که در ابتدا بد به نظر می آید اما بعدا به نتایجی خوب و مثبت میرسد
- یک بدشانسی یا بدبختی که به طور غیر منتظره به خوش شانسی تبدیل می شود
- یک رویداد ناخوشایند و تاسف بار که بعدها منجر به یک وضعیت مثبت و خوشایند می شود
- آنچه که شاید توسط عده ای بدشانسی تلقی شود، خود می تواند واقعا یک خوش شانسی باشد
ریشه ی این اصطلاح در زبان انگلیسی به اواسط قرن ۱۸ میلادی برمی گردد و قدیمی ترین کاربرد که که بصورت مستند در دسترس باشد به سال ۱۷۴۶ و کتاب ““Reflections on a Flower-Garden” نوشته ی جیمز هروی (James Hervey) بر می گردد.
همچنین برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی به توضیحات دیکشنری آکسفورد و کمبریج در مورد آن، و سپس به چندین مثال مرتبط توجه کنید:
(a) blessing in disguise:
Something good that isn’t recognized at first.
چیزی خوب که در ابتدا (خوب بودن آن) شناخته نشده است.
Something that seems unfortunate but turns out to be a positive; hidden blessing
چیزی که در ابتدا نظر می رسد مایه تاسف باشد، اما بعدا به صورت مثبت در می آید؛ برکت و نعمت پنهانی
Oxford:
An apparent misfortune that eventually has good results.
یک بدبختی (یا بدشانسی) ظاهری که در نهایت به نتایج خوبی ختم می شود.
Cambridge:
Something that seems bad or unlucky at first but causes something good to happen later
چیزی که در ابتدا به نظر می رسد بد یا ناخوشایند باشد اما بعدا باعث ایجاد یک اتفاق خوب و خوشایند می شود.
Something that seems bad or unlucky at first, but results in something good happening later
چیزی که در ابتدا به نظر می رسد بد یا ناخوشایند باشد اما بعدا، اما در نتیجه چیزی خوب اتفاق می افتد بعد.
برای درک بیشتر این اصطلاح به چند مثال توجه کنید:
His resignation was a blessing in disguise – he promoted within a month and got a better job.
استعفای او یک خیری در آن بود – او را در عرض یک ماه ترفیع گرفت و کار بهتری بدست آورد.
John’s accident was a blessing in disguise, because he got an insurance money from the other driver and he could fix other parts of his car too.
تصادفی که برای جان اتفاق افتاد خیری در آن بود، زیرا او پول بیمه را از راننده دیگر دریافت کرد و توانست بقیه بخش های ماشینش را نیز تعمیر کند.
Being omitted from the FIFA World Cup was a blessing in disguise for our national team to understand our weakness and try more to have a powerful team.
حذف شدن تیم ملی فوتبال ما از جام جهانی بدون حکمت نبود، زیرا باعث شد تا ضعف تیم را بهتر درک کنیم و بیشتر تلاش کنیم تا یک تیم قدرتمند داشته یاشیم.
My mom’s surgery was a blessing in disguise; it brought all family members together.
جراحی مادرم خیر و حکمتی با خود داشت که باعث شد همه اعضای خانواده رادور هم جمع شوند.
Missing the train was a blessing in disguise; because if he hadn’t missed the train, he wouldn’t have met his lovely wife.
نرسیدن و از دست دادن قطار خیر بزرگی به همراه داشت؛ زیرا اگر قطار را از دست نمی داد، هرگز همسر دوست داشتنی اش او را نمی توانست ببیند.
Her divorce was a blessing in disguise, because she could get married with a better and richer man.
طلاق برای او خیر و حکمت بزرگی به همراه داشت، زیرا توانست با مرد بهتر و پولدارتری ازدواج کند.
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند