آیا می دانید معادل اصطلاح “نمک به زخم پاشیدن” در زبان انگلیسی چیست و از چه اصطلاحی برای گفتن آن استفاده می شود؟
در این پست می خواهیم در مورد اصطلاح”نمک به زخم پاشیدن” بحث کنیم که معادل این اصطلاح در زبان انگلیسی عبارت “Add insult to injury” می باشد. با ذکر یک مثال مکالمه ای به توضیح این اصطلاح مهم و کاربردی می پردازیم:
Eve: Well, I think you didn’t have a great seasonو even before your accident.
Leo: Thanks so much for your adding insult to injury.
ایو: خب من فکر می کنم حتی قبل از تصادف هم فصل زیاد خوبی نداشتی.
لئو: خیلی ممنون از شما برای نمک به زخم پاشیدن تان.
همانطور که از مثال بالا مشاهده می کنید ایو به لئو این مساله را یادآوری می کند که او حتی قبل از وقوع تصادفی که داشته، فصل خوبی نداشت و به نوعی با گفتن این واقعیت و یادآوری این نکته به او احتمالا باعث ناراحتی و شاید افسردگی بیشتر لئو می شود. از طرف دیگر لئو در پاسخ به این گفته ی طعنه آمیز و تلخ ایو با حالتی کنایه آمیز از او بخاطر “نمک به زخم پاشیدن” تشکر می کند. در واقع لئو با گفتن این اصطلاح در جواب ایو ضمن تائید حرف ایو، به او این نکته را یادآوری می کند که نیازی به یادآوری این واقعیت تلخ در این شرایط بد نبود. بنابراین در این مثال اصطلاح “نمک به زخم پاشیدن” با استفاده از عبارت اصطلاحی “Add insult to injury” بیان شده است. همچنانکه از هر دو اصطلاح فارسی و انگلیسی قابل مشاهده است، مفهوم قابل اشاره در هر دو زبان عبارت است از: بدتر کردن شرایط موجود با گفتن چیزی و یا انجام کاری نامناسب، بنابراین:
Idiom #220
اصطلاح ۲۲۰:
Add insult to injury:
نمک به زخم پاشیدن
نمک به زخم کسی پاشیدن
نمک پاشیدن به زخم کسی
معنا و مفهوم اصطلاح “نمک به زخم پاشیدن” در زبان فارسی دقیقا همان معنی و مفهوم ظاهری و تحت الفظی آن است؛ یعنی کسی که در اصطلاح نمک به زخم کسی می پاشد در واقع زخم شخص زخمی را بیشتر و درد ناشی از آن را برای او سخت تر می کند. همانطور که می دانید نمک باعث سوزش و افزایش درد می شود و پاشیدن آن روی زخم نه تنها مشکل و درد شخص زخمی را التیام نمی بخشد، بلکه کاملا به عکس درد و سوزش زخم را بیشتر و حتی غیر قابل تحمل می کند. البته این مفهوم در زبان فارسی می تواند با استفاده از عبارت اصطلاحی”زخم زبان زدن” نیز بیان شود که در هر صورت مفهوم آن “بدتر کردن درد و رنج طرف مقابل” و به طور کلی بدتر کردن شرایط روحی و جسمی طرف مقابل و یا چیزی است که مورد استفاده قرار می گیرد.
برای درک بهتر معنای این اصطلاح و نیز نزدیکی معنی این اصطلاح به معادل فارسی آن به معنی واژه های تشکیل آن توجه کنید:
Add: افزودن ، اضافه کردن ، زیاد کردن ، جمع کردن ، جمع زدن ، باهم پیوستن ، باخود ترکیب کردن
Insult: دشنام ، توهین کردن به ، بى احترامى کردن به ، خوار کردن ، فحش دادن ، بالیدن ، توهین
Injury: زخم ، اذیت ، تخطى تجاوز ، خسارت ، جراحت ، آسیب ، صدمه
همانطور که مشاهده می کنید معنی ظاهری و تحت اللفظی این اصطلاح کلیشه ای “اضافه کردن توهین و بی احترامی به یک خسارت و آسیب وارد شده” می باشد که تقریبا همان مفهوم کلی این اصطلاح را با خود منتقل می کند. در واقع معنای این اصطلاح در هر دو زبان فارسی و انگلیسی آنقدر واضح و مشخص است که حتی کسی که برای اولین بار با این اصطلاح مواجه می شود می تواند معنا و مفهوم آن را حدس بزند. اصطلاح “Add insult to injury” در زبان انگلیسی، اصطلاحی نسبتا قدیمی است که کاربرد آن برای اولین بار به سال ۱۷۸۴ میلادی بر می گردد. لغات و عبارات مشابه و مترادف با این اصطلاح در زبان انگلیسی عبارتند از :
aggravate, corrode, damage, decline, degenerate, depress, descend, deteriorate, disintegrate, exacerbate, fall off, get worse, go downhill, impair, lower, retrograde, retrogress, rot, sink
برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی به توضیحات چند دیکشنری معتبر در مورد آن، و سپس به چندین مثال مرتبط توجه کنید:
Add insult to injury:
To further a loss with mockery or indignity; to worsen an unfavorable situation.
با حالت تمسخر زیان و خسارتی را بیشتر کردن – بدتر کردن (یا بدتر جلوه دادن) شرایط نامساعد و نامطلوب.
To cause further emotional distress to someone after already doing them harm.
باعث اضطراب عاطفی بیشتر شدن کسی که قبلا دچار خسارت و یا صدمه ای شده باشد.
Oxford:
Act in a way that makes a bad situation worse.
به نحوی اقدام کردن که باعث وخیم تر شدن یک وضعیت بد شود.
Cambridge:
Said when you feel that someone has made a bad situation worse by doing something else to upset you
این اصطلاح زمانی گفته می شود که کسی با انجام کاری که باعث ناراحتی شما هم شده، وضعیت بدی را بدتر و وخیم تر کرده باشد.
Merriam – Webster:
To do or say something that makes a bad situation even worse for someone
انجام کاری و یا گفتن چیزی که شرایط بدی را برای کسی بدتر کند
نکته:
می توان برای تاکید بیشتر بر یک ناراحتی و نارضایتی، این اصطلاح را به صورت ing دار و یا مصدر با to استفاده کرد. یعنی می توان این اصطلاح را به صورت “to add insult to injury” و یا “adding insult to injury” بیان کرد.
برای درک بیشتر این اصطلاح به چند مثال توجه کنید:
Asking the new students to pay the new tuition, may add insult to their injury.
درخواست از دانش آموزان جدید برای پرداخت شهریه ی جدید، ممکن است (به نوعی) نمک پاشیدن به زخم آنها باشد.
After having so many discussions with my boss and while I was driving to the party so late, and then truly to add insult to injury, I had a flat tire.
پس از بحث های بسیاری که با رئیس داشتم و در حالی که داشتم با تاخیر (برای رفتن) به مهمانی رانندگی می کردم، پنچری ماشین واقعا نمک پاشیدن به زخم من بود.
Kate was blaming her husband Jim, who has just bankrupted recently, so she adding insult to injury.
کیت همسرش جیم را که تازه ورشکست شده بود، سرزنش می کند و داشت به زخم همسرش نمک می پاشید.
To add insult to injury, after canceling our flight, we have been asked to pay extra!
پس از لغو پرواز ما، از ما خواسته شده که هزینه اضافی پرداخت کنیم، این دیگه نمک پاشیدن به زخم است!
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند