عبارات اصطلاحی مربوط به Go (رفتن) در زبان انگلیسی

 

حال به عبارات و اصطلاحات زیر توجه کنید که در آنها از واژه “رفتن” یا همان “go” استفاده شده است:

در این پست قصد دارم تا نکاتی را در مورد فعل “Go” که یکی از کاربردی ترین فعل های زبان انگلیسی با معانی بسیار متفاوت می باشد تقدیم کنم که امیدوارم مفید واقع شود.

واژه  “Go” در زبان انگلیسی از لحاظ گرامری هم نقش اسمی دارد و هم فعلی، که معنی آن در دیکشنری و در هر دو نقش گرامری به این صورت بیان شده است:

 

معنی آن در نقش فعلی:  رفتن، راه رفتن، روانه ساختن، رهسپار شدن، عزیمت کردن، گذشتن، عبور کردن، کارکردن، گشتن، رواج داشتن، تمام شدن، نابود شدن، روى دادن، بر آن بودن، درصدد بودن، راهى شدن، خرج شدن

معنی آن در نقش اسمی:  تلاش، انرژی، روح، حرکت، موفقیت، سفت، نوعى پاس با دویدن دریافت کننده به جلو (فوتبال امریکایى)، زمان فعالیت

 

نکته جالب در مورد go این است که اگر در جمله به تنهایی استفاده شود نقش فعلی می گیرد و به عنوان کوتاهترین جمله در زبان انگلیسی شناخته می شود که یک جمله امری و  به معنی “برو” خواهد بود. این فعل به همراه حروف اضافه خاصی ترکیب می شود و عبارت های فعلی () متفاوتی را تشکیل می دهدو البته در برخی اصطلاحات نیز نقش پر رنگی دارد و کاربردهای متفاوتی را از آن می توان در زبان انگلیسی دید که در جدول پائین به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:

.در حال بروز رسانی برای اضافه شدن ادامه مطلب …

.

.

.

برای دیدن اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید

برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند