تا حالا در موقعیتی قرار داشتید که با کسی برخورد کنید و قیافه او برای شما آشنا به نظر برسد؟ اصطلاح این پست ما دقیقا به این حالت مربوط می شود که در زبان فارسی اصطلاحا از عبارت “آشنا به نظر آمدن” و یا “آشنا به نظر رسیدن” برای بیان چنین حالت و موقعیتی استفاده می شود.
در زبان انگلیسی برای بیان چنین مفهومی و در چنین موقعیتی از اصطلاح “Ring a bell” استفاده می شود که دقیقا مفهوم آن عبارت است از: زنگ زدن چیزی در ذهن می باشد که البته همان معنی اصطلاح “آشنا به نظر آمدن” و یا “آشنا به نظر رسیدن” را دارد. به مثال مکالمه ای زیر توجه کنید:
Jason: Do you know Mike Pompeo?
Stacy: Not really, but his name rings a bell.
Jason: He was the director of CIA, and became the new Secretary of State.
Stacy: Oh, you’re right. You know I can’t remember politicians so well.
جیسون: مایک پومپئو را می شناسی؟
استیسی: نه واقعا، اما اسمش آشنا به نظر میاد.
جیسون: او مدیر سی آی ای بود و به وزیر امور خارجه جدید تبدیل شد.
استیسی: اوه، حق با توئه، میدونی من نمی تونم سیاستمدارا را به خاطر داشته باشم.
همانطور که از مثال مکالمه ای فوق متوجه شدید جیسون نام شخص را از استیسی می پرسد و او در جواب می گوید که او را نمی شناسد اما اسمش برای او آشنا به نظر می آید. استیسی این عبارت آشنا به نظر آمدن را با استفاده از عبارت “rings a bell” بیان کرده و به این معنی است که این اسم چیزی (زنگی) را در ذهن او به صدا در می آورد.
بنابراین اصطلاح این پست ما عبارت است از:
Idiom #229
اصطلاح ۲۲۹:
Ring a bell
آشنا به نظر آمدن
آشنا به نظر رسیدن
معنی ظاهری و تحت الفظی اصطلاح “Ring a bell” در زبان انگلیسی عبارت است از: “زنگ به صدا در آوردن” یا ” زنگ زدن” اما معنای اصطلاحی آن در واقع همان زنگ خوردن چیزی در ذهن، ایجاد جرقه ای در ذهن و … می باشد. به نظر می رسد علت داشتن چنین معنی اصطلاحی این است که زمانی که چیزی برای کسی در ذهنش آشنا به نظر می آید در واقع حافظه ی آن شخص در مورد آن چیز بخصوص زنگ می زند و آن چیز را یادآوری می کند. به عبارت دیگر زنگ زدن چیزی در ذهن باید به معنی یادآوری چیزی یا کسی بخصوص در ذهن شخص باشد.
برخی از عبارات متراف با این اصطلاح در زبان انگلیسی را که در برخی دیکشنری ها به آن اشاره شده عبارتند از:
advise, bethink, cite, emphasize, familiar, hint, imply, intimate, jog, know, note, prod, prompt, recall, recollect, refresh, remember, revive, suggest
معانی که از اصطلاح “Ring a bell” در زبان انگلیسی می توان برداشت کرد عبارتند از:
- چیزی که به نظر آشنا باشد
- یادآوری چیزی که قبلا تجربه شده باشد
- چیزی مبهم و غیر قابل درک را به یاد کسی آوردن
- فراخوانی حافظه مبهم یا ناپایدار در مورد چیزی یا کسی
ریشه این اصطلاح به درستی مشخص نیست و در مورد آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. یک نظریه به تجربه ی پائولوف (Pavlov) در کار با سگ ها مربوط می شود که در آن زمانی که به سگ ها غذا داده میشد زنگی به صدا در می آمد. با گذشت زمان سگ ها شروع به ایجاد ارتباط بین صدای زنگ با غذا کردند و هنگامی که زنگ به صدا در می آمد احساس خوب غذا خوردن به آنها دست می داد حتی اگر غذایی هم در کار نبود. نظریه ی دیگر برای یادآوری یا دستور دادن ما به انجام کاری از مدتها قبل اشاره دارد مانند زنگ مدرسه، زنگ شام، زنگ ساعت زنگ دار، که همه آنها به ما فرارسیدن زمان انجام کاری را یاد آوردی می کند. اما فارغ از هر نوع دلیل تاریخی برای ظهور این اصطلاح، به نظر می رسد که این اصطلاح در زبان انگلیسی در ۱۰۰ سال اخیر به وجود آمده و از آن زمان به بعد رایج شده است.
همچنین برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی به توضیحات دیکشنری آکسفورد و کمبریج در مورد آن، و سپس به چندین مثال مرتبط توجه کنید:
(To) ring a bell:
Something sounds familiar to you
چیزی که برای شما آشناست
stimulate an incomplete or indistinct memory, bring back a memory
برانگیختن و فراخوانی یک حافظه ناقص یا ناپایدار، بازگرداندن حافظه
Oxford:
Sound vaguely familiar. Revive a distant recollection.
آشنا به نظر آمدن. احیاء و زنده کردن یک خاطره ی دور
Cambridge:
to sound familiar
آشنا به نظر آمدن.
برای درک بیشتر این اصطلاح به چند مثال توجه کنید:
His face rang a bell but I can’t remember him.
قیافه اش آشنا به نظر می آید، اما من نمی توانم اسمش را به یاد ببارم.
– Can you remember whose name is this ? I love her so much.
– No, I’m sorry, this name doesn’t ring any bells with me.
– Oh, she was my first teacher? She was so great teacher.
– آیا می تونی این نام را به یاد بیاری که اسم چه کسی بود؟ من او را خیلی دوست دارم.
– نه، متاسفم، این نام هیچ آشنا به نظر نمیاد.
– آه، او اولین معلمم بود؟ معلم خیلی عالی بود.
Could I ring any bell by this description?
آیا با این توضیحات توانستم چیزی را آشنا به نظرت بیاورم (تونستم اون چیز را به خاطرت بیارم)؟
What she said in the meeting could ring a bell with me. I know how to solve the problem now.
آنچه که او در جلسه گفت، آشنا به نظر آمد. من الان می دانم چگونه این مشکل را حل کنم.
That phone number rings a bell but I can’t remember whose phone number is?
این شماره تلفن به نظر آشنا میاد اما من نمی توانم به یاد بیارم که شماره تلفن مربوط به چه کسی است؟
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کنید