
لغت ۷ درس ۳۹ کتاب ۵۰۴
Placard / ˈplakɑːd / Verb & Noun
A notice to be posted in a public place; poster, post notices, post announcements; publicize, announce using notices or posters, banner; public notice, announcement displayed in a public place, sign, bill, advertisement
- Colorful placards announced an urgent* meeting.
- Placards were placed throughout the neighborhood by rival* groups.
- Numerous* placards appeared around the city calling for volunteers.*
(فعل & اسم) یک آگهی که باید در مکان عمومی نصب شود، پوستر، پروانه رسمى ، اعلامیه رسمى ، حمل یا نصب اعلان ، شعار حمل کردن ، بنر
الف) پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند.
ب) گروه های رقیب، پلاکاردها را در سراسر محله نصب کردند.
ج) برای فراخواندن داوطلبانه اعلامیه های متعددی در سراسر شهر پدیدار شد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Announce : آگهى دادن ، اعلان کردن ، اخطار کردن ، خبر دادن ، انتشاردادن ، آشکارکردن ، مدرک دادن
- Urgent : فورى ، ضرورى ، مبرم ، اصرار کننده
- Throughout : سراسر ، تماما ، از درون و بیرون ، بکلى
- Neighborhood : همسایگى ، مجاورت ، اهل محل
- Rival : هم آورد ، رقیب ، حریف ، هم چشم ، هم چشمى کننده ، نظیر ، شبیه ، هم چشمى ، رقابت کردن
- Numerous : بی شمار ، بسیار ، زیاد ، بزرگ ، پرجمعیت ، کثیر
- Volunteer : سرباز داوطلب ، خواستار ، داوطلب شدن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: همون پلاکارد خودمون هست دیگه که روش پوستر نصب می کنن.
کدینگ۲: اعلامیه مربوط به انتخاب واحد ترم جید بصورت بنر روی پانل اعلانات دانشگاه نصب شده است.

لغت ۸ درس ۳۹ کتاب ۵۰۴
Contagious / kənˈteɪdʒəs / Adjective
Spreading by contact, easily spreading from one to another, infectious, communicable, transmissible, catching, spreadable,
- Scarlet fever is contagious.
- I find that yawning is often contagious.
- Interest in the project was contagious, and soon all opposition to it collapsed.*
(صفت) از طریق تماس منتشر می شود، به راحتی از فردی به فردی سرایت می کند ، مسری، واگیردار
الف) تب مخملک واگیردار است.
ب) پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مسری است.
ج) علاقه به این پروژه همه گیر شد، و بزودی تمام مخالت ها از بین رفت.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Scarlet : قرمز مایل به زرد ، سرخ شدگى ، سرخ جامه ، پارچه مخمل،
- Scarlet fever: تب سرخ ، تب مخملک ، مخملک
- Yawn : دهن دره کردن ، خمیازه کشیدن ، با حال خمیازه سخن گفتن ، دهن دره
- Opposition : تناقض ، تقابل ، اقلیت ، دشمنى ، ضدیت ، مخالفت ، مقاومت ، تضاد ، مقابله
- Collapse : رمبش ، فروریختگى ، فروپاشى ، فروریختن ، متلاشى شدن ، دچار سقوط واضمحلال شدن ، غش کردن ، اوار
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: کانتاجیوس هندی بر اثر یه بیماری واگیردار مرد.
کدینگ۲: فاصله را رعایت کن تا ویروس بهت سرایت پیدا نکنه.
کدینگ۳: به کنتور دست بزنی به راحتی برق تو بدنت سرایت پیدا میکنه.
……………………………………………………………………………………………………