لغت ۳ و ۴ درس ۳۹ کتاب ۵۰۴

هم زمان – Coincide – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
هم زمان – Coincide – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

لغت ۳ درس ۳۹ کتاب ۵۰۴

Coincide / ˌkəʊɪnˈsʌɪd / Verb

Occupy the same place in space; occupy the same time; correspond exactly; agree, be compatible; happen at the same time; agree; take up the same place, occur simultaneously, happen together, be concurrent, concur, coexis, correspond, agree, accord, concur, match, fit, be consistent, equate, harmonize, be compatible, dovetail, correlate

 

  1. If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide.
  2. Because Pete’s and Jim’s working hours coincide, and they live in the same vicinity,* they depart* from their homes at the same time.
  3. My verdict* on the film coincides with Adele’s.

 

(فعل) از نظر فضا مکان یکسانی را اشغال کردن، زمان یکسانی را اشغال کردن، دقیقا برابر بودن، توافق داشتن، همزمان بودن ، باهم روی دادن ، منطبق شدن ، دریک زمان اتفاق افتادن

 

الف) اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، بر هم منطبق می شوند.

ب) چون که ساعات کاری “پیت” و “جیم” هم زمان است و در همسایگی هم زندگی می کنند، هر دو همزمان خانه هایشان را ترک می کنند.

ج) رای من درباره ی فیلم با رای “آدله” مطابقت دارد.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

 

  • Triangle : مثلث ، سه گوش ، سه پهلو ، سه بر
  • Vicinity : در حومه ، در مجاورت ، در حدود ، در اطراف ، نزدیکى ، مجاورت ، همسایگى ، حومه ، بستگى
  • Depart : راهى شدن ، روانه شدن ، حرکت کردن ، رخت بربستن
  • Verdict : راى هیئت منصفه ، فتوى ، نظر ، قضاوت ، حکم دادگاه

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: کو این سعید نکنه اونم همزمان با سوسن از خونه زد بیرون.

کدینگ۲: کو این اسید بپاشم روی این دو قلو ها که دیگه چهرشون مثل هم نباشه.

 

لغو کردن – Cancel – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
لغو کردن – Cancel – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

 

لغت ۴ درس ۳۹ کتاب ۵۰۴

Cancel / ˈkans(ə)l / Verb & Noun

Cross out; mark so that it cannot be used; wipe out; call off, repeal, revoke, erase, abandon, scrap, drop, axe, invalidate, nullify, declare null and void, void; revoke, rescind, retract, countermand, withdraw, counterbalance, counteract, balance (out), countervail; negate, nullify, wipe out, negative

 

  1. The stamp was only partially* canceled.
  2. Because the first shipment contained defective* parts, Mr. Zweben canceled the rest of the order.
  3. Having found just the right man for the job, Captain Mellides canceled all further interviews.

 

(فعل & اسم) خط زدن، علامت گذاری کردن برای اینکه بتوان از آن استفاده کرد، از بین بردن، حذف کردن ، ملغى کردن ، الغا ، باطل کردن ، لغو کردن ، فسخ کردن، کنسل کردن، کنسل ، ملغی، باطل

 

الف) تنها بخشی از تمبر باطل شده بود.

ب) چونکه محموله اول شامل قطعات معیوب بود. آقای “زوبن” بقیه سفارش را لغو کرد.

ج» وقتی کاپیتان “ملیدس” فرد مناسبی را برای شغل مورد نظر پیدا کرد، تمام مصاحبه های دیگر را لغو کرد.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

 

  • Stamp : مُهر ، مهر زدن، باسمه ، چاپ ، جنس ، نوع ، پا به زمین کوبیدن ، نشان دار کردن ، کلیشه زدن ، نقش بستن ، منقوش کردن ، منگنه کردن ، تمبرزدن ، تمبر پست الصاق کردن
  • Partial : غرض آمیز ، غرض آلود ، جزیى ، مختصر ، نیمه کامل ، نیمه کاره ، جانبدار ، مغرض ، جزئى ، ناتمام ، بخشى ، قسمتى ، متمایل به ، علاقمند به ، پاره اى ، طرفدارانه ، غیر منصفانه
  • Shipment : مال التجاره ، محموله ، کالاى حمل شده باکشتى
  • Contain : احاطه دشمن ، در بر گرفتن ، محتوى بودن ، حاوى بودن ، محتوى بودن ، دارا بودن ، دربرداشتن ، شامل بودن ، خوددارى کردن ، بازداشتن
  • Defective : ضعیف ، فاسد ، معیب ، ناقص ، ناتمام ، داراى کمبود ، معیوب
  • Further : بیشتر ، دیگر ، مجدد ، اضافى ، زائد ، بعلاوه ، بعدى ، دوتر ، جلوتر ، پیش بردن ، جلو بردن ، ادامه دادن ، پیشرفت کردن ، کمک کردن به
  • Interview : دیدار (براى گفتگو) مصاحبه ، مذاکره ، مصاحبه کردن

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: همون کنسل هست که خودمون می گیم به معنی لغو کردن.

……………………………………………………………………………………………………

برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.

About Ahmad Osmani

Ahmad Osmani
I’m Ahmad Osmani, an English teacher and translator with over 17 years of experience. Since the website was launched, I’ve taken on the roles of both administrator and writer. My background includes studying Translation Studies and English Language. I have a passion for learning and teaching various languages. Writing, Teaching and Translating are my primary professions.

Check Also

روش های کمک به کودکان برای یادگیری زبان انگلیسی

انواع روش های کمک به یادگیری زبان انگلیسی کودک

کودکان از همان روزهای ابتدایی زندگی آماده یادگیری خیلی چیزها در زندگی خود هستند. توانایی …

درس اول کتاب بیگ فان 1

درس اول کتاب بیگ فان 1

کتاب های Big Fun (بیگ فان) مجموعه ای از کتاب های محبوب کودکان برای آموزش …

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز در این پست به ترجمه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

آموزش مکالمه زبـان انگلیســی