لغت ۳ درس ۳۰ کتاب ۵۰۴
Novel / (ˈnɒv(ə)l / Noun
New; strange; a long story with characters and plot
- The architect* created a novel design that pleased everyone.
- The novel plan caused some unforeseen* problems.
- Robert was commended* by his teacher for the excellent report on the American novel, The Grapes of Wrath.
(اسم) تازه، عجیب، داستانی طولانی دارای شخصیت و طرح، نو ، جدید ، بدیع ، رمان ، کتاب داستان
الف) معمار طرح جدیدی را خلق کرد که همه را خشنود ساخت.
ب) طرح جدید چند مشکل پیش بینی نشده را به وجود آورد.
ج) «رابرت » به خاطر گزارش عالی اش در مورد رمان آمریکایی « خوشه های خشم » توسط معلمش مورد ستایش قرار گرفت.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Architect: مهندس معمار ، رازى گر ، معمارى کردن ، مهراز ، معمار
- Create: خلق شدن ، آفریدن ، ایجاد کردن
- Design: طرح کردن ، قصد کردن ، تخصیص دادن ، طرح ، نقشه ، زمینه ، تدبیر ، قصد ، خیال ، مقصود ، طراحى
- Please: دلپذیرکردن ، خشنود ساختن ، کیف کردن ، سرگرم کردن ، لطفا ، خواهشمند است
- Cause: باعث ، داعى ، علت ، موجب ، انگیزه ، سبب شدن ، واداشتن ، ایجاد کردن
- Unforeseen: پیش بینى نشده
- Commend: ستودن ، ستایش کردن
- Excellent: عالى ، ممتاز ، بسیارخوب ، شگرف
- Grape: انگور، درخت مو، خوشه انگور
- Wrath: خشم ، غضب ، غیظ ، اوقات تلخى زیاد ، قهر
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: چسبِ نو ول می کنه خودش رو.
کدینگ۲: ایران یه ناو عجیب و غریب درست کرده است که خیلی بلند و طولانی است.
کدینگ۳: امسال جایزه نوبل رو به یک داستان بلند (رمان) دادند.
لغت ۴ درس ۳۰ کتاب ۵۰۴
Occupant / ˈɒkjʊp(ə)nt / Noun
Person in possession of a house, office, or position, tenant; Settler
- A feeble* old woman was the only occupant of the shack.
- The will disclosed* that the occupant of the estate was penniless.
- The occupant of the car beckoned* us to follow him.
(اسم) ساکن ، مستاجر ، اشغال کننده ، فرد مالک یک خانه، دفتر یا منصب ، مهاجر
الف) یک پیرزن ناتوان، تنها ساکن آن کلبه بود.
ب) وصیت نامه نشان میداد که ساکن آن ملک بی پول است.
ج) سرنشین اتومبیل به ما علامت داد که به دنبالش برویم.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Feeble: ضغیف ، کم زور ، ناتوان ، عاجز ، سست ، نحیف
- Shack: کلبه ، خانه کوچک وسردستى ساخته شده ، کاشانه ، زیستن
- Disclose: فاش کردن ، باز کردن ، آشکار کردن
- Estate: دارائى ، ملک ، املاک ، دارایى ، دسته ، طبقه ، حالت ، وضعیت
- Penniless: بى پول
- Beckon: اشاره کردن (باسریادست) ، بااشاره صدا زدن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: اَ کو پنت هاوس این خونه، به صاحبش بگو بیاد نشونمون بده دیگه.
………………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.