لغت ۷ درس ۴۱ کتاب ۵۰۴
Nominate / ˈnɒmɪnət / Verb & Adjective
Name as a candidate for office; appoint to an office, appoint someone (for a position, office, or honor); designate, select, propose, recommend, suggest, name, put forward, present, submit, choose, elect, commission, delegate
- Three times Bryant was nominated for office but he was never elected.
- The president nominated him for Secretary of State.
- Though Danny was nominated last, he emerged* as the strongest candidate.*
(صفت & فعل) به عنوان نامزد یا منصب مشخص کردن، برای پست دفتری منصوب کردن، کاندید کردن ، نامیدن ، معرفى کردن ، نامزد کردن، انتخاب کردن، نامزد
الف) “برایانت” سه بار برای این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد.
ب) رئیس جمهور وی را برای وزارت امور خارجه نامزد کرد.
ج) اگر چه “دنی” به عنوان آخرین نفر نامزد شد، اما به عنوان قویترین نامزد ظاهر شد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Elect : برگزیدن ، انتخاب کردن ، تعیین کردن
- Secretary of State : وزیر امور خارجه
- Emerge : پدیدار شدن ، بیرون آمدن
- Strong : نیرومند ، قوى ، پر زور ، محکم ، سخت
- Candidate : داوطلب ، خواهان ، نامزد ، کاندید
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: مهندس در کارخانه انقدر بدنش کود نیترات گرفته بود که نام نیترات رو برای او انتخاب کرده بودند.
کدینگ۲: نه مینا تهرانی توانست نامزد بهترین بازیگر سال شود و نه الناز شاکر دوست.
لغت ۸ درس ۴۱ کتاب ۵۰۴
Potential / pə(ʊ)ˈtɛnʃ(ə)l / Adjective & Noun
Possibility* as opposed to actuality; capability of coming into being or action, possible, capable of becoming, able to be; ability; capability of being; possible energy (Electricity), likely, prospective, future, probable; latent, inherent, undeveloped, potentiality, prospects; promise, capability, capacity
- Mark has the potential of being completely rehabilitated.*
- The coach felt his team had the potential to reach the finals.*
- Destroying nuclear weapons reduces a potential threat* to human survival.*
(صفت & اسم) امکان در برابر واقعیت، توان به وجود آمدن یا مؤثر واقع شدن، ولتاژ ، عامل بالقوه ، بالقوه ، عامل ، بالفعل ، ذخیره اى ، پنهانى ، داراى استعداد نهانى ، پتانسیل
الف) “مارک” این توانایی را دارد که کاملا بازسازی شود.
ب) مربی تصور کرد تیمش توانایی رسیدن به مسابقات نهایی را دارد.
ج) از بین بردن سلاح های هسته ای، تهدید احتمالی بقاء بشر را کاهش می دهد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Completely : کاملا ، به صورت کلى، تماما
- Rehabilitate : اعاده اعتبار کردن ، نوتوان کردن ، توانبخشى کردن ، داراى امتیازات اولیه کردن ، تجدید اسکان کردن ، اعاده حیثیت کردن ، ترمیم کردن ، به حال نخست برگرداندن
- Coach : ساحل ، دریاکنار ، سریدن ، سرازیر رفتن
- Reach : دسترسى ، توانایى ، استطاعت ، میدان ، هدف ، رسیدن به ، نائل شدن به ، حصول ، رسایى ، برد
- Destroy : تلف کردن ، تخریب کردن ، خراب کردن ، ویران کردن ، نابود ساختن ، تباه کردن
- Nuclear : هسته اى ، هسته اى ، مغزى ، اتمى
- Weapon : جنگ افزار ، سلاح ، اسلحه ، حربه ، مسلح کردن
- Reduce : تبدیل کردن ، تحویل دادن ، کاهش دادن ، تنزل دادن ، استحاله یا احاله کردن ، کاهش یافتن ، کم کردن ، کاستن (از) ، تنزل دادن ، فتح کردن ، استحاله کردن ، مطیع کردن ، تقلیل دادن ، ساده کردن
- Threat : خطر ، خصم ، دشمن ، تهدید کردن ، ترساندن
- Survival : رهایى از انهدام ، باززیستى ، ابقاء ، بقا ، برزیستى
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: پوتین پتاتسیل و توانایی تبدل شدن به قدرتمندترین مرد جهان را دارد.
کدینگ۲: هر وقت پوتین شال بندازه استعدادش شکوفا میشه.
………………………………………………………………………………