
لغت ۱ درس ۴۱ کتاب ۵۰۴
Complacent / kəmˈpleɪs(ə)nt / Adjective
Pleased with oneself; self-satisifed, content, contented, serene, smug, self-congratulatory, self-regarding; gloating, triumphant, proud; pleased, satisfied
- Senator Troy denounced* the complacent attitude of the polluters* of our air.
- How can you be complacent about such a menace?*
- I was surprised that Martin was so complacent about his brief part in the play.
(صفت) از خود راضی، عشرت طلب ، تن آسا ، خود خوشنود، خودخواه ، خودخواهانه، مغرور، خودپسند
الف) سناتور “تروی” نگرش خودخواهانه آلوده کنندگان هوا را محکوم کرد.
ب) شما چطور می توانید نسبت به چنین تهدیدی بی توجه و خودخواه باشید؟
ج) تعجب کردم از اینکه “مارتین” به خاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خوشنود و خودخواه بود.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Denounce : متهم کردن ، علیه کسى اظهارى کردن ، کسى یا چیزى را ننگین کردن ، تقبیح کردن
- Attitude : وضع ، وضعیت، حالت قرار گرفتن ، گرایش ، حالت ، هیئت ، طرز برخورد ، روش و رفتار ، نگرش ، برخورد
- Polluter : آلوده کننده ، ملوث کننده
- Menace : تهدید کردن ، چیزى که تهدید کننده است ، مخاطره ، تهدیدکردن ، ارعاب کردن ، چشم زهره رفتن
- Surprise : غافلگیرى ، غافلگیر شدن، تعجب ، شگفت ، حیرت ، متعجب ساختن ، غافلگیر کردن
- Brief : خلاصه ، کوتاه و مختصر ، حکم ، دستور ، خلاصه کردن ، کوتاه کردن ، آگاهى دادن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: شهرهایی که کم پلیسند دزداش خیلی خودخواه و از خود راضی هستند.
کدینگ۲: کامی پلیسی است که خیلی از خود راضی و خودخواه هست.

لغت ۲ درس ۴۱ کتاب ۵۰۴
Wasp / wɒsp / Noun
An insect with a slender* body and powerful sting, social insect with membranous wings and a slender body that tapers to a point with a stinging organ at the end
- When the wasps descended* on the picnic, we ran in all directions.
- A swarm* of wasps attacked us as we were reclining* on the porch.
- The piercing* sting of a wasp can be very painful.
(اسم) حشره ای با بدنی باریک و کشیده و نیشی قوی، زنبور بی عسل
الف) وقنی زنبورها به سمت ما در ییک نیک سرازیر شدند، ما هر کدام به سویی فرار کردیم.
ب ) همینطور که در ایوان دراز کشیده بودیم فوجی از زنبورها به ما حمله کردند.
ج) نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد..
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Descend : سرازیر شدن ، پایین آمدن ، فرود آمدن ، نزول کردن
- Direction : امتداد ، سمت ، ارشاد ، دستور ، رهبرى ، اداره جهت ، راه ، مسیر ، جهت ، سو ، هدایت
- Swarm : دسته زیاد ، گروه زنبوران ، ازدحام کردن ، هجوم آوردن
- Attack : حمله کردن ، حمله ، تاخت و تاز ، یورش ، تعدى ، تک کردن ، افند ، تک ، تکش ، ، مبادرت کردن به ، تاخت کردن
- Recline : برپشت خم شدن یا خوابیدن ، سرازیر کردن ، خم شدن ، تکیه کردن ، لمیدن
- Porch : پیشخان ، رواق ورودى ، هشتى ، سرپوشیده ، دالان ، ایوان ، رواق
- Pierce : شکستن ، نفوذ کردن ، رخنه کردن ، خلیدن ، سوراخ کردن (بانیزه وچیز نوک تیزى) ، سفتن ، فروکردن (نوک خنجر وغیره) ، شکافتن ، رسوخ کردن
- Sting : زخم نیش ، خلش ، سوزش ، گزیدن ، تیر کشیدن ، نیش زدن
- Painful : دردناک ، محنت زا ، ناراحت کننده ، رنج آور ، رنجور
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: اسب به اون بزرگیش از زنبور و نیش زنبور می ترسد.
کدینگ۲: طی اقدامی تمامی زنبور ها شغل خود را به پشه ها واسپار کردند.
……………………………………………………………………………………………