
لغت ۳ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Undernourished / ʌndəˈnʌrɪʃt / Adjective
Not sufficiently fed, having insufficient food or nutrients for good health and condition.
- The undernourished child was so feeble* he could hardly walk.
- There is evidence* that even wealthy people are undernourished because they do not eat sufficient quantities* of healthful foods.
- An infant who drinks enough milk will not be undernourished.
(صفت) مبتلا به سوء تغذیه، سوء تغذیه ، گرفتارسوء تغذیه
الف) کودک مبتلا به سوء تغذیه بقدری ضعیف بود که به سختی می توانست راه برود.
ب) شواهدی وجود دارد که حتی افراد ثروتمند هم دچار سوء تغذیه هستند. چون آنها به مقادیر کافی غذای سالم نمی خورند.
ج) طفلی که به مقدار کافی شیر بخورد، دچار سوء تغذیه نخواهد شد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Feeble: ضغیف ، کم زور ، ناتوان ، عاجز ، سست ، نحیف
- Evidence: بینه ، شاهد ، دلیل ، گواه ، مدرک (مدارک) ، ملاک ، گواهى ، شهادت دادن ، ثابت کردن
- Wealthy: دارا ، توانگر ، دولتمند ، ثروتمند ، چیز دار ، غنى
- Sufficient: مکفى ، بس ، بسنده ، کافى ، شایسته ، صلاحیت دار ، قانع
- Healthful: سالم ، تندرست ، مقوى
- Infant: صغیر ، نوباوه ، کودک ، طفل ، بچه کمتر از هفت سال
- Drinks: اشامیدن ، نوشانیدن ، اشامیدنى ، نوشابه ، مشروب
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: اون در نور شدید مبتلا به سوء تغذیه شد.

لغت ۴ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Illustrate / ˈɪləstreɪt / Verb
Make clear or explain by stories, examples, comparisons, or other means; serve as an example, demonstrate, exemplify; clarify; embellish, depict with pictures or words; elucidate
- To illustrate how the heart sends blood around the body, the teacher described how a pump works.
- This exhibit* will illustrate the many uses of atomic energy.
- These stories illustrate Mark Twain’s serious side.
(فعل) توضیح دادن ، با مثال روشن ساختن ، شرح دادن ، نشان دادن ، مصور کردن ، آراستن ، مزین شدن،
الف) معلم برای توضیح اینکه چگونه قلب خون را به سراسر بدن می فرستد چگونگی کار یک تلمبه را توضیح داد.
ب) این نمایشگاه کاربردهای زیاد انرژی اتمی را آشکار خواهد کرد.
ج) این داستان ها جنبه ی جدی شخصیت «مارک تواین » را نشان می دهند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Blood: خوى ، مزاج ، آلودکردن خون ، خون جارى کردن ، خون کسى را بجوش آوردن ، عصبانى کردن
- Pump: ارسال کردن ، پمپ کردن ، پمپ ، حرکات فریبنده ، تلمبه زنى ، صداى تلمبه ، تپش ، تپ تپ ، با تلمبه خالى کردن ، باتلمبه باد کردن ، تلمبه زدن
- Exhibit: نمایش دادن ، درمعرض نمایش قراردادن ، ارائه دادن ، ابراز کردن
- Atomic Energy: انرژى اتمى، نیروى اتمى ، تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمى یک عنصر
- Serious: جدى ، مهم ، خطیر ، سخت ، خطرناک ، وخیم
- Side: جنبه، جهت ، پهلو کناره ، طرف ، سمت ، پهلو ، جنب ، جانب ، ضلع ، کناره ، طرفدارى کردن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: ایل استارت زده بره به قشلاق واسه همین وقت توضیح دادن به کسی رو ندارد.
کدینگ۲: خیابان ایل (ایل ستریت) که در کنار خیابان وال (وال ستریت) قرار گرفته و محل فروش لوستر می باشد در طول ایام کریسمس، چراغانی و مزین شده بود.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………