لغت ۷ درس ۲۳ کتاب ۵۰۴
Precaution / prɪˈkɔːʃ(ə)n /
(Noun) measures taken beforehand; foresight, safeguard, safety measures, procedures carried out in order to ensure security,
- Detectives used precaution before entering the bomb’s vicinity.*
- We must take every precaution not to pollute* the air.
- Before igniting* the fire, the hunters took unusual precaution.
(اسم) اقدام احتیاطی، دور اندیشی، پیشگیرى، درنظرگرفتن احتیاط و جنبه هاى تامینى ، پیش بینى ، حزم ، احتیاط کردن ، اقدام احتیاطى
.
الف) کارآگاهان پیش از ورود به محوطه ی بمب، جانب احتیاط بکار بردند.
ب) باید هرگونه اقدام پیشگیرانه را بکار بگیریم تا هوا را آلوده نکنیم.
ج) شکارچیان قبل از روشن کردن آتش بسیاراحتیاط کردند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Detective: کاراگاه ، مفتش، بازپرس
- Vicinity: در نزدیکى ، مجاورت ، همسایگى ، حومه ، در اطراف
- Pollute: ناپاک کردن ، نجس کردن ، آلودن ، آلوده کردن
- Ignite: محترق کردن یا شدن ، آتش زدن ، روشن کردن ، گیراندن ، آتش گرفتن ، مشتعل شدن
- Hunter: شکارچى ، صیاد ، اسب یا سگ شکارى ، جوینده
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: آن انبار پُرکاه و شن است پس احتیاط کن و دور اندیش باش.
کدینگ۲: خواستی بری کاشان باید احتیاط کنی و لباس گرم هم با خودت ببری آخه نمیشه هوای اونجا رو پیش بینی کرد.
……………………………………………………
لغت ۸ درس ۲۳ کتاب ۵۰۴
Extract verb / ɪkˈstrakt,ɛk-/ noun /ˈɛkstrakt/
(Verb – Noun) pull out or draw out, usually with some effort, remove, take out; squeeze, press
- Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur* fashion.
- Chemists extracted the essential* vitamins from the grain.
- Spencer was ingenious* in extracting information from witnesses.
(فعل – اسم) بیرون کشیدن، کشیدن، معمولا با قدری تلاش – بیرون کشیدن استخراج ، جوهر ، گلنگدن زدن ، اخراج کردن پوکه ، چکیده ، عصاره گرفتن ، بیرون کشیدن ، استخراج کردن ، اقتباس کردن ، شیره ، عصاره ، زبده ، خلاصه
الف) دکتر « فوگل » دندانم را با روشی غیرحرفه ای کشید.
ب) شیمیدان ها، ویتامین های ضروری را از حبوبات استخراج کردند.
ج) «اسپنسر » در استخراج اطلاعات از شهود مبتکر بود.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Amateur: غیرحرفه اى ، دوستدار هنر ، آماتور ، دوستار
- Fashion: رسم ، روش ، سبک ، طرز ، اسلوب ، مد ، ساختن ، درست کردن
- Essential: حیاتى ، ضرورى ، واجب ، بسیارلازم ، اصلى ، اساسى ، ذاتى ، جبلى ، لاینفک ، واقعى ، عمده ، مصادره کردن
- Grain: حبوبات
- Ingenious: داراى قوه ابتکار ، مبتکر ، داراى هوش ابتکارى ، با هوش ، ناشى از زیرکى ، مخترع
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: استراحت خستگی رو از تن آدم می کشه بیرون.
کدینگ۲: فقط تونستن اگزوز تراکتور رو بیرون بکشن از دره.
کدینگ۳: طرف قرص اِکس ترکونده می خواد اژدها رو از لونش بکشه بیرون.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………