لغت ۱۱ و ۱۲ درس ۲۳ کتاب ۵۰۴

Valiant – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
Valiant – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

لغت ۱۱ درس ۲۳ کتاب ۵۰۴

Valiant / ˈvalɪənt/ – Adjective

Brave; courageous, daring, possessing or showing courage or determination.

  1. Robin Hood was valiant and faced his opponents* without fear.
  2. The valiant paratroopers led the invasion.
  3. Grandma Joad had the ability* to be valiant when the need arose.

 

(صفت) شجاع، دلیر، پردل و جرات، دلاور، نیرومند ، بهادر ، دلیرانه ، تهمتن

 

الف) « رابین هود» شجاع بود و بدون ترسی با دشمنانش روبرو می شد.

ب) چتربازان شجاع تهاجم را هدایت کردند.

ج) مادر بزرگ «جود» وقتی که نیاز پیش می آمد می توانست شجاع باشد.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

  • Opponent : طرف دعوى ، رقیب ، مخالف ، ضد ، معارض ، حریف ، طرف ، خصم
  • Paratrooper: سرباز چترباز
  • Lead)Led): هدایت نمودن ، سوق دادن ، وادار کردن ، رهبرى کردن ، بردن ، راهنمایى کردن
  • Invasion: استیلاء ، تاراج ، تجاوز ، تاخت و تاز ، هجوم ، تهاجم ، استیلا ، تعرض
  • Ability: شایستگى ، توانایى ، لیاقت ، صلاحیت ، قابلیت ، استطاعت
  • Arise)Arose): برخاستن ، بلند شدن ، رخ دادن ، ناشى شدن ، بوجود آوردن ، برآمدن ، طلوع کردن ، قیام کردن ، طغیان کردن

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: رستم آدم شجاعی هست ولی نتوست سهراب رو شکست بده.

کدینگ۲: اوباما خیلی شجاع هست ولی آنتن ماهوارشون رو جمع کرده.

کدینگ۳: آدمای شجاع روز ولنتاین به عشقشون هدیه میدن.

 

Partial – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
Partial – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

لغت ۱۲ درس ۲۳ کتاب ۵۰۴

Partial / ˈpɑːʃ(ə)l / – Adjective – Noun

Not complete; not total, existing only in part; incomplete, fractional, fragmentary, incomplete; biased, prejudiced

  1. We made a partial listing of the urgently* needed supplies.
  2. Macy’s had a sale on a partial selection of its winter clothes.
  3. Using only a partial amount of his great speed, Jim surpassed* all the other runners.

 

(صفت – اسم) ناتمام، ناقص، جزئی، نسبی

الف) از تجهیزات بسیار ضروری ، فهرست برداری ناقصی انجام دادیم.

ب) مغازه «میسی » بخشی از لباس های زمستانی خود را به حراج گذاشت.

ج) با اینکه « جیم روان » تنها بخشی از سرعت زیاد خود را به کار گرفت، از تمام دوندگان دیگر پیشی گرفت.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

  • Urgently: مصرانه ، به فوریت
  • Supply: تجهیزات ، تدارکات ، ذخیره ، آماده کردن ، فرآورده ، موجودى ، آذوقه ، منبع ، تامین
  • Sale: فروش ، بیع ، بازار فروش ، قابل فروش ، حراج
  • Surpass: پیشی گرفتن ، پیش افتادن از ، بهتر بودن از ، تفوق جستن

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: پارسال هفت سین سفره ی ما ناقص بود، سین هفتم که سیبیل بود رو ما نداشتیم.

کدینگ۲: لباس فروشی که پُرِشال باشه لباس فروشی نیست شال فروشیه، یه جورایی جزئی از لباس فروشی میشه حسابش کرد.

……………………………………………………

برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید

……………………………………………………

اشتراک گذاری این پست در تلگرام

About Ahmad Osmani

Ahmad Osmani
I am Ahmad Osmani, an English teacher, and translator. I have more than 15 years of experience. I have been the administrator and writer of the website since its creation. I have studied Translation Studies and English Language. I love learning and teaching different languages. My main profession is writing and translating and sometime I teach English in my free time.

Check Also

روش های کمک به کودکان برای یادگیری زبان انگلیسی

انواع روش های کمک به یادگیری زبان انگلیسی کودک

کودکان از همان روزهای ابتدایی زندگی آماده یادگیری خیلی چیزها در زندگی خود هستند. توانایی …

درس اول کتاب بیگ فان 1

درس اول کتاب بیگ فان 1

کتاب های Big Fun (بیگ فان) مجموعه ای از کتاب های محبوب کودکان برای آموزش …

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز در این پست به ترجمه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

آموزش مکالمه زبـان انگلیســی