لغت ۵ درس ۲۲ کتاب ۵۰۴
Reject /rɪˈdʒɛkt/ (verb) – /ˈriːdʒɛkt/ (noun)
(Verb & Noun) refuse to take, use, believe, consider, grant, etc. refuse, decline, deny, turn down
- When Sylvester tried to join the army, he was hoping the doctors would not reject him because of his eyesight.
- The reform* bill was unanimously* rejected by Congress.
- When his promotion was rejected by the newspaper owner, the editor* was thoroughly* bewildered.*
(فعل و اسم ) از گرفتن، بکار بردن، باور کردن، بررسی کردن و اعطاء چیزی امتناع ورزیدن، نپذیرفتن، رد کردن، پس زدن، عقب زدن دشمن، نپذیرفتن
الف) وقتی « سیلوستر » سعی کرد به ارتش بپیوندد، امیدوار بود پزشکان او را به خاطر بینایی اش رد نکنند.
ب) لایحه ی اصلاح، به اتفاق آراء توسط کنگره رد شد.
ج) وقتی ترفیع ویراستار توسط صاحب روزنامه رد شد، او کاملاً گیج شده بود.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Eyesight: دید – بینایى
- Reform: تجدید نظر – بازساخت – ترمیم کردن – اصلاحات – تجدید سازمان
- Bill: لایحه – قبض – سند – دادخواست – سند مالى – صورتحساب
- Unanimously: به اتفاق آراء
- Promotion: کمک – ارتقاء – توسعه – ترفیع – ترقى – پیشرفت – جلو اندازى – ترویج
- Editor: ویراستار – ویرایشگر
- Thoroughly : کاملا” – سراسر
- Bewildered: گیج – سر در گم
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: آمریکا درخواست ویزای ایرانیا رو ریجکت می کنه.
……………………………………………………
لغت ۶ درس ۲۲ کتاب ۵۰۴
Deprive / dɪˈprʌɪv /
(Verb) take away from by force, prevent from having, deny
- The poor man was deprived of a variety* of things that money could buy.
- We were deprived of a good harvest* because of the lack* of rain.
- Living in a rural* area, Betsy was deprived of concerts and plays.
(فعل) کردن به زور گرفتن، محروم کردن، بى بهره کردن، عزل کردن
الف) مرد فقیر از چیزهای مختلفی که با پول می توانست بخرد، محروم بود.
ب) ما به علت کمبود بارندگی از یک برداشت خوب محروم شدیم.
ج) چون « بتسی » در منطقهای روستایی زندگی می کرد، از دیدن کنسرت و نمایش محروم بود.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Variety : گوناگون – متنوع – جورواجور
- Harvest : محصول – وقت خرمن – درو – حاصل – درو کردن وبرداشتن محصولات کشاورزی
- Lack : عدم – کمبود – نبودن – نداشتن – احتیاج – فقدان – فاقد بودن – ناقص بودن – کم داشتن
- Rural : روستائى
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: دِپراید آخه ماشین شد؛ آدم رو از زندگی محروم می کنه.
کدینگ۲: دِپروین پولامو به زور ازم گرفت.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………