لغت ۷ درس ۱۹ کتاب ۵۰۴
Morsel / ‘mɔːsl /
A small bite; Mouthful; Tiny amount
- When Reynaldo went into the restaurant, he pledged* to eat every morsel on his plate.
- Suzanne was reluctant* to try even a morsel of the lobster.
- If you had a morsel of intelligence, you would be uneasy,* too.
گاز کوچک، به اندازه یک دهان، مقدار بسیار کم، تکه ، یک لقمه غذا، لقمه کردن
الف) وقتی «رینالدو» به رستوران رفت، قول داد همه ی لقمه های روی بشقابش را بخورد.
ب) «سوزان » تمایل نداشت حتی یک لقمه از گوشت خرچنگ را امتحان کند.
ج) اگر تو هم کمی عقل داشتی، تو هم ناراحت و نگران می شدی (دلواپس می بودی).
یادآوری:
- ” Pledge” به معنی “Promise” یا همان “قول دادن – متعهد شدن – التزام دادن”.
- “Plate” به معنی “بشقاب” است.
- “Reluctant” به معنی ” بى میل – بدون تمایل” است.
- ” Lobster” به معنی ” خرچنگ” است.
- “Intelligence” به معنی ” اطلاعات – هوش – زیرکى – فهم – بینش – آگاهى – جاسوسى ” است.
- ” Uneasy” به معنی ” ناراحت – مضطرب – پریشان خیال – نا آرام ” است.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: مقدار خیلی کمی از شهر موصل هنوز دست داعش هست.
کدینگ۲: مقدار بسیارکمی از مرسولات پستی به دست صاحباشون می رسند.
………………………………………………………………………………………………………
لغت ۸ درس ۱۹ کتاب ۵۰۴
Quota / ‘kwəʊtə /
Share of a total due from or to a particular state, district, person, etc. Quantity, restricted amount
- The company revealed* a quota of jobs reserved for college students.
- There was a quota placed on the number of people who could migrate* here from China.
- Lieutenant Dugan doubted* that a quota had been placed on the number of parking tickets each police officer was supposed to give out.
سهمی از یک کل برای یک ایالت، بخش، شخص و غیره، حصه، سهمیه بندى ، کمیت تعیین شده توسط دولت (جهت صادرات و واردات) ، سهمیه ، سهم
الف) شرکت، سهمیه مشاغلی را که برای دانشجویان کنار گذاشته بود، اعلام کرد.
ب) برای تعداد کسانی که می توانستند از چین به اینجا مهاجرت کنند سهمیه ای قرار داده شد.
ج) «ستوان دوگان » شک داشت که سهمیه ای برای تعداد برگه های جریمه پارکینگ که هر افسر پلیس قرار بود صادر کند، در نظر گرفته شده باشد.
یادآوری:
- ” Migrate” به معنی ” کوچ کردن – مهاجرت کردن ” است.
- ” Lieutenant” به معنی ” ستوان” است.
- ” Doubt” به معنی ” شک – شبهه – گمان – دودلى – نامعلومى – تردید داشتن” است.
- ” Parking ticket” به معنی ” برگه جریمه – برگه جریمه پارکبان ” است.
- ” Suppose” به معنی ” گمان کردن – انگاشتن – فرض کردن – پنداشتن ” است.
- ” Give out” به معنی ” پخش کردن – توزیع کردن – صادر کردن” است.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: به کارمندان دولت سهمیه ای برای خرید کت و شلواری داده می شود.
کدینگ۲: بخشی (سهمی) از افراد جامعه را آدمای کوتاه قد تشکیل می دهد.