Tag Archives: 504 Absolutely Essential Words

Vacant-504-1-6

لغت ششم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Vacant / ‘veɪkənt/ Empty; not filled خالی، پرنشده   Someone is planning to build a house on that vacant lot.   شخصی قصد دارد روی آن تکه زمین خالی یک خانه بسازد.   I put my coat on that vacant seat.   کتم را روی آن صندلی خالی گذاشتم.   When the landlord broke in, he found …

Read More »

Oath-504-1-5

لغت پنجم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Oath /əʊθ; pl.əʊðz/ A promise that something is true; a curse سوگند به اینکه چیزی درست است، دشنام، سوگند   The president will take the oath of office tomorrow.   فردا رئیس جمهور سوگند اداری می خورد.   In court the witness took an oath that he would tell the whole truth.   در دادگاه شاهد سوگند …

Read More »

Tact-504-1-4

لغت چهارم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Tact /tækt/ Ability to say the right thing. توانایی گفتن سخن مناسب، تدبیر، کیاست   My aunt never hurts anyone’s feeling because she always uses tact. خاله ام هرگز احساسات کسی را جریحه دار نمی کند، چون همیشه تدبیر به کار می برد.   By the use of tact, Janet was able to calm her …

Read More »

Jealous-504.1.3

لغت سوم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Jealous /’dʒeləs/ Afraid that the one you love might prefer someone else; wanting what someone else has هراسان از اینکه شخصی را که دوست دارید ممکن است دیگری را ترجیح دهد، خواستن آنچه شخص دیگری دارد، آدم حسود.   A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her. …

Read More »

Keen-504.1.2 از 504 واژه ضروری انگلیسی

Keen-504.1.2

در این درس به لغت Keen از لغات کتاب 504 می پردازیم. Keen در زبان انگلیسی به معنی “تیز”، “مشتاق”، “شدید”، و “حساس” می باشد لغت دوم از درس ۱ کتاب ۵۰۴ Keen  /kɪːn/ Sharp; eager; intense; sensitive تیز، مشتاق، شدید، حساس The butcher’s keen knife cut through the meat.   چاقوی تیز قصاب از داخل گوشت رد شد و آنرا برید. …

Read More »

۵۰۴-۱-۱-Abandon – از 504 واژه ضروری انگلیسی

۵۰۴-۱-۱-Abandon

در این درس به اولین لغت از لغات کتاب 504 می پردازیم. اولین کلمه از 504 واژه ضروری انگلیسی لغت Abandon می باشد. Abandon /ə’bændən/ Desert; leave without planning to come back; quit ترک کردن، ترک کردن بدون قصد بازگشت، دست کشیدن از Because Rose was poor, she had to abandon her idea of going to college.  چون «رُز» فقیر …

Read More »
آموزش مکالمه زبـان انگلیســی