لغت هشتم از درس ۱۲ کتاب ۵۰۴
…………………………………………
Prohibit / prəʊ’hɪbɪt /prə- /
Forbid by law or authority
- Elvin’s manager prohibited him from appearing on television.
- Many homeowners prohibit others from walking on their property.
- The law prohibits the use of guns to settle a conflict.*
قانونا منع کردن
- مدیر “آلوین” مانع از ظاهر شدن او در تلویزیون شد.
- بسیاری از صاحب خانه ها از قدم زدن دیگران در ملکشان ممانعت می کنند.
- قانون، استفاده از اسلحه برای فرونشاندن درگیری را منع می کند.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: یه غول داشت میومد تو شهر از بسکه پرهیبت بود اجازه ندادن وارد شهر بشه.
کدینگ۲: (به زبون برره ای بخونید) یه آدم پر رو بید توی برره که خوردن نخود رو توی بالا برره ممنوع کرد.