در این پست عبارات و اصطلاحاتی خدمت شما معرفی و ارائه می کنم که در آنها از واژه “Photo” به معنی “عکس” و “تصویر” و “نور” استفاده شده است. واژه ” Photo ” از لحاظ گرامری هم نقش اسمی، هم نقش فعلی (البته به صورت غیر رسمی)، و هم نقش پیشوند دارد. معنی این واژه به تنهایی و بدون ترکیب شدن با واژه های دیگر در خیلی از فرهنگ لغت های انگلیسی به انگلیسی به صورت زیر آمده است:
Picture /ˈfəʊtəʊ/:
(Noun):
Picture, snapshot, of light; of photography, photographic, photograph,
- light : radiant energy <photon> <photography>
- photograph : photographic <photoengraving>
- photoelectric <photocell>
Prefix:
- Relating to light.
- Relating to photography.
این لغت با ترکیب با عبارات، حروف اضافه، و واژه های دیگر اصطلاحاتی را تشکیل می دهد که معانی کاملا متفاوتی با هم دارند. در اینجا لیستی از این اصطلاحات (Expressions)، و هم آیی ها (Collocations)ی مربوط به واژه “Picture” را که یکی از کاربردی ترین لغات زبان انگلیسی می باشد تقدیم شما می کنم که امیدوارم مفید واقع شود:
عکس، تصویر، نور، |
Photo |
عکسبرداری هوایی، شناسایی و اکتشاف یک منطقه خاص بوسیله هواپیما که در آن عکس های هوایی از مناطق خاص گرفته می شود | air-photo reconnaissance |
عکس سیاه و سفید، عکس که با استفاده از سایه های سیاه و سفید تولید می شود | black-and-white photo |
عکس جلد یک نشریه ، عکسی که در جلد یک نشریه، آلبوم، کتاب، و یا یک مجله چاپ می شود. | cover photo |
عکس حاوی تمام اعضای یک خانواده هسته ای یا گسترده است | family photo |
عکس پاسپورت، عکس کوچکی از صورت، مینی پرتره؛ عکسی که بر روی پاسپورت چسبانده می شود. | passport photo
|
آلبوم عکس، کتابی که برای نگهداری و نمایش عکس ها مورد استفاده قرار می گیرد. | photo album |
تایش و انتشار نور | photo emission |
مسابقه ای که در آن با بررسی عکس هایی برنده مسابقه تعیین می شود؛ پایان نزدیک | photo finish |
نمایشگاه عکس، گالری عکس، مکانی که در آن عکس هایی به نمایش عموم می رسد. | photo gallery |
آزمایشگاه عکس، آزمایشگاهی که در آن فیلم ایجاد می شود | photo lab |
پیام رسان عکس
پیام های تصویری، سیستم که اجازه می دهد تصاویر دیجیتال از یک تلفن همراه به دیگری یا به آدرس ایمیل ارسال شود |
photo messaging |
photo op
period of time that famous people devote to journalists and television photographers |
|
photo portfolio
set of photos (pictures or drawings) bound in book form, set of photos placed loosely in a folder |
|
photo shoot
photo session, session in which a photographer takes multiple photos of a model |
|
photo-gravure
method of printing in which ink is absorbed in low-lying areas on the paper |
منبع برخی از عبارات و اصطلاحات: thefreedictionary و Oxford
The source of some idioms, and expressions: thefreedictionary & Oxford dictionary
برای دیدن اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند