لغت ۶ از درس ۱۶ کتاب ۵۰۴
…………………………………..
Penetrate / ‘penɪtreɪt /
Get into or through
- We had to penetrate the massive* wall in order to hang the mirror.
- Although Kenny tried to pound the nail into the rock with a hammer, he couldn’t penetrate the hard surface.
- The thieves penetrated the bank’s security* and stole the money.
داخل یا وارد شدن
- ما برای آویزان کردن آئینه مجبور بودیم دیوار عظیم را سوراخ کنیم.
- گرچه “کنی” تلاش کرد میخ را با چکش در سنگ فرو کند، اما نتوانست وارد سطح سخت شود.
- دزدان به سیستم امنیتی بانک نفوذ کردند و پولها را دزدیدند.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: به ندرت اتفاق می فته سدی سوراخ بشه.
کدینگ۲: بادکنکشو سوراخ کرده بعد می گه پَ نترکید !؟