لغت سوم از درس ۱ کتاب ۵۰۴
Jealous /’dʒeləs/
Afraid that the one you love might prefer someone else; wanting what someone else has
هراسان از اینکه شخصی را که دوست دارید ممکن است دیگری را ترجیح دهد، خواستن آنچه شخص دیگری دارد، آدم حسود.
A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her.
بیوه زن حسود، کارآگاهی را استخدام کرد تا دوستش را که او را ترک کرده بود ، پیدا کند.
Although my neighbor just bought a new car I am not jealous of him.
با اینکه همسایه ام به تازگی اتومبیل جدیدی خریده است، به او حسادت نمی کنم.
Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.
چون «مونا» حسود بود، اجازه نمی داد دوست پسرش با هیچ یک از معرکه گیرها برقصد.
رمزها و کدهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: اون خانمه که توی صف جلوست، خیلی حسوده.
کدینگ۲: آدم حسود همیشه تو دلش جلزولزه.
کدینگ۳: اون دختره همکلاسمون هست که اسمش ژیلاست، انقد آدم حسودیه که نگو.