لغت هشتم از درس ۱۱ کتاب ۵۰۴
……………………………..
Hesitate / ‘hezɪteɪt /
Fail to act quickly; be undecided
- Nora hesitated to accept the challenge.*
- When he got to the robbers’ vicinity,* he hesitated before going on.
- The proverb tells us that he who hesitates is lost.
سریع عمل نکردن، مردد بودن، تعلل کردن
- “نورا” در پذیرش مبارزه مردد بود.
- وقتی به نزدیکی سارقین رسید، قبل از پیش رفتن درنگ کرد.
- ضرب المثل به ما می گوید که هر کسی تردید کند، بازنده است.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: هستی دیگه طاقت نداره از کوه بالا بیاد اگه شک داری خودت ازش بپرس.
کدینگ ۲: شک داری که هستی تمام رو خدا آفریده!؟