لغت یازدهم از درس ۷ کتاب ۵۰۴
…………………………….
Gloomy / ‘gluːmɪ /
Dark; dim; in low spirits
- My cousin was gloomy because his best friend had moved away.
- The reason Doris wasn’t popular* was that she always had a gloomy appearance.
- jones Beach is not so beautiful on a gloomy day.
تاریک، کم نور، با روحیه ی پائین
- پسر دایی ام غمگین بود زیرا بهترین دوستش رفته بود.
- دلیل اینکه “دوریس” محبوب نبود این بود که او همیشه ظاهری دلگیر داشت.
- ساحل “جونز” در یک روز دلگیر خیلی قشنگ نیست.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: من وقتی افسرده می شم گلوم می گیره و همه جا رو تاریک و کم نور می بینم.
کدینگ۲: غلومی رو می شناسی شنیدم افسردگی گرفته.