لغت اول از درس ۸ کتاب ۵۰۴
……………………
Exaggerate / ɪg’zædʒəreɪt /
Make something greater than it is; overstate
- He wasn’t trying to deceive* you when he said that his was the best car in the world; he was just exaggerating.
- The bookkeeper exaggerated her importance to the company.
- When he said that O’Neal was eight feet tall, he was undoubtedly* exaggerating.
مبالغه کردن، غلو کردن
- وقتی که گفت اتومبیلش بهترین اتومبیل دنیاست سعی نمی کرد شما را فریب دهد او فقط مبالغه می کرد.
- دفتردار درباره ی اهمیت خود برای شرکت غلو کرد.
- بدون شک زمانیکه گفت قد “شکیل انیل” هشت فوت است، مبالغه می کرد.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: اکس اگه بخوری غلو می کنی.
کدینگ۲: اگرتو جرات داری غلو کن.