لغت ۴ از درس ۱۶ کتاب ۵۰۴
…………………………………
Doubt / daʊt /
Not believe; not be sure of; feel uncertain about; lack of certainty
- Scientists doubt that a total cure for cancer will be found soon.
- The question of whether he could survive* the winter was left in doubt.
- We don’t doubt that the tradition* of marriage will continue.
باور نکردن، مطمئن نبودن از ، احساس اطمینان نکردن، عدم اطمینان، تردید کردن
- دانشمندان تردید دارند که به زودی درمانی کامل برای سرطان یافت شود.
- این مسئله که آیا او می توانست از زمستان جان سالم به در برد، مورد تردید بود.
- تردیدی نداریم که سنت ازدواج ادامه خواهد یافت.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: باورم نمیشه این که میگن سعدی دوبیت هم بلد نبوده.
کدینگ ۲: دوبیتی های بابا طاهر آدمو به شک میندازن.
کدینگ ۳: شک داشتم (doubt) دات کام (com) بزارم یا دات آی آر (ir) .