لغت سوم از درس ۵ کتاب ۵۰۴
Burden / bɜːdn /
What is carried; a load
آنچه حمل می شود، بار
The burden of the countrys safety is in the hands of President.
بار امنیت کشور در دستان رئیس جمهور است.
Irma found the enermous box too much of a burden.
“ایرما” دریافت که جعبه بزرگ برای او بار سنگینی است.
Ricky carried the burden throughout his college career.
“ریکی” بار مسئولیت را در طول دوران دانشجویی به دوش کشید.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱ :دزدا همه بار رو بردن!
کدینگ۲ :معنی کلمه توی تلفظ کلمه هست.