لغت ۲ از درس ۱۵ کتاب ۵۰۴
……………………………
Alter / ‘ɔːltə /
Make different; change; vary
- I altered my typical* lunch and had a steak instead.
- Dorothy agreed to alter my dress if I would reveal* its cost to her.
- It’s absurd* to spend money to alter that old candy store.
دگرگون کردن، تغییر دادن، تغییر کردن
- من نهار معمول خود را تغییر دادم و در عوض یک استیک خوردم.
- “دوروتی” قبول کرد لباسم را تنگ کند، به شرط این که هزینه آن را به او نشان دهم.
- مصرف پول برای تغییر آن قنادی مسخره است.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: والتر با هالتر زدن اندامش رو تغییر داد.
کدینگ۲: دوست پسرتو باید با هالتر بزنیش تا بتونی اصلاحش کنی.