لغت ٢ از درس ۱۷ کتاب ۵٠۴
………………………………….
Addict / ‘ædɪkt /
One who cannot break away from a habit or practice
- Because he was a heroin addict, it was essential* for Carlos to get the drug each day.
- Marcia became flabby* because she was addicted to ice cream sodas.
- Those who take aspirins and other pain-killers regularly should realize that they may become drug addicts, too.
کسی که نمی تواند عادت یا عملی را ترک کند، معتاد
- چون “کارلوس” به هروئین معتاد بود لازم بود هر روز دارو مصرف کند.
- چون “مارسیا” معتاد به خوردن بستنی لیموناد بود بسیار بی حال شد.
- افرادی که به طور مرتب از آسپرین و دیگر قرصهای مسکن استفاده می کنند، باید بدانند که آنها نیز ممکن است معتاد به دارو شوند.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: معتادا همیشه نمره دیکته شون بیسته.
کدینگ۲: ادیکت یه ادکلنه مخصوص معتادا.