Accurate -504-16-8

لغت ٨ از درس ۱۶ کتاب ۵۰۴

………………………………..

Accurate / ‘ækjərət /

Exactly right as the result of care or pains

1. Ushers took an accurate count of the people assembled* in the theater.
2. Emma’s vision* was so accurate that she didn’t need glasses.
3. In writing on the topic,* Vergil used accurate information.

 

 

دقیق، صحیح، درست

 

1. راهنماها دقیقا افرادی را که در سالن تئاتر جمع شده بودند شمارش کردند.
2. بینایی “اما” به قدری دقیق بود که نیازی به عینک نداشت.
3. “ورژیل” برای نوشتن در مورد آن موضوع، از اطلاعات دقیق استفاده نمود.

 

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

 

کدینگ۱: از کارت دست نکش، این دقیقا همون کاریه که باید انجام بدی.

کدینگ ۲: رئیسشون بهشون گفت: اه کورید، چرا کارتونو دقیق انجام نمیدید؟

کدینگ ۳: اکرم کاراشو به درستی انجام میده.