لغت ۱۲ از درس ۱۵ کتاب ۵۰۴
…………………………
Innovative / ɪnəveɪtɪv /
Fresh; clever; having new ideas
- The innovative ads for the computers won many new customers.
- Everyone in our office praised the boss for his innovative suggestions.
- Nicole decided to alter* her approach and become more innovative.
تازه، مبتکرانه، دارای اندیشه های جدید، نوین
- تبلیغات مبتکرانه برای کامپیوترها، مشتریان جدید زیادی را برنده شد (به خود جذب کرد).
- در اداره ما همه رئیس را به دلیل پیشنهادهای خلاقانه اش تحسین کردند.
- “نیکول” تصمیم گرفت راهکارش را تغییر دهد و خلاق تر شود.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱ :این نوآوری مبتکرانه و جدید هست.
کدینگ۲ :این نوع بیت شعر گفتن یه نوآوری جدید هست.