لغت دوازدهم از درس ۹ کتاب ۵۰۴
………………………….
Source / sɔrs /sɔːs /
Place from which something comes or is obtained
- The college student knew that he needed more than a basic textbook as a source for his report.
- The source of Buddy’s trouble was boredom.
- Professor Smith’s speech was a valid* source of information on chemistry
مکانی که از آن چیزی نشات می گیرد یا بدست می آید، منشا، منبع، سرچشمه
- دانشجو می دانست که به بیش از یک کتاب درسی پایه به عنوان مرجعی برای گزارشش نیاز دارد.
- منشا مشکل “بودی” خستگی بود.
- سخنرانی پروفسور “اسمیت” منبع موثقی از اطلاعات درباره شیمی بود.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: یه پرس برنج منبع کلی نشاسته هست.
کدینگ۲: سارس منبع تمام بیماری ها هست.