لغت دوازدهم از درس ۶ کتاب ۵۰۴
Defraud / kɑmprɪ’hensɪv /’kɒm-/
take money, rights, etc., away by cheating
- My aunt saved thousands of dollars by defrauding the government.
- If we could eliminate* losses from people who defraud the government, tax rates could be lowered.
- By defrauding his friend, Dexter ruined a family tradition* of honesty.
گرفتن پول و حقوق دیگران از راه کلاهبرداری، کلاهبرداری کردن از
عمه ی من با کلاهبرداری از دولت هزارن دلار پس انداز کرد.
اگر بتوانیم خسارات ناشی از کلاهبرداری افراد از دولت را حذف کنیم، می توان نرخ مالیات را کاهش داد.
“دکستر” با فریب دادن دوستش، سنت خانوادگی درستکاری را از بین برد.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: ی کلاهبردار نزاشت هواپیما فرود بیاد.
کدینگ۲: بابام همیشه بهم میگفت: دِ فرهاد آدم کلاهبرداریه ها.