Hardship-504-1-7

Hardship

لغت هفتم از درس ۱ کتاب ۵۰۴

 

Hardship / ‘hɑrdʃɪp /’hɑː- /

Something that is hard to bear; difficulty

سختی و دشواری

 

The fighter had to face many hardships before he became a champion.

  جنگجو پیش از آنکه قهرمان شود، مجبور بود با سختی های زیادی روبرو شود.

 

Abe Lincoln was able to overcome one hardship after another.

  «ابی لینکلن» قادر بود بر مشکلات یکی پس از دیگری فائق آید.

 

On account of hardship, Bert was let out of the army to take care of his sick mother.

 «بِرت» بدلیل مشکلاتش اجازه یافت ارتش را ترک کند تا از مادر بیمارش مراقبت نماید.

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: هارد کامپیوترم ضربه سختی خورد فکر کنم ی مشکلی براش پیش اومده شده.
کدینگ۲: هارد تو فارسی متداوله یعنی سختی دیگه!
کدینگ۳: هارد کامپیوترم انقد پر شده که کامپیوتره به سختی بالا میاد.

About Ahmad Osmani

Ahmad Osmani
I’m Ahmad Osmani, an English teacher and translator with over 17 years of experience. Since the website was launched, I’ve taken on the roles of both administrator and writer. My background includes studying Translation Studies and English Language. I have a passion for learning and teaching various languages. Writing, Teaching and Translating are my primary professions.

Check Also

روش های کمک به کودکان برای یادگیری زبان انگلیسی

انواع روش های کمک به یادگیری زبان انگلیسی کودک

کودکان از همان روزهای ابتدایی زندگی آماده یادگیری خیلی چیزها در زندگی خود هستند. توانایی …

درس اول کتاب بیگ فان 1

درس اول کتاب بیگ فان 1

کتاب های Big Fun (بیگ فان) مجموعه ای از کتاب های محبوب کودکان برای آموزش …

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز

ترجمه آهنگ The Heart Wants What It Wants سلنا گومز در این پست به ترجمه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

آموزش مکالمه زبـان انگلیســی