لغت ١٠ از درس ۱۸ کتاب ۵٠۴
……………………………………
Economical / ‚’ekə’nɑmɪkl /-nɒm /
Not wasting money or time
- I find it economical to shop in the large supermarkets.
- Marissa was praised for her economical management of the budget.*
- The President made Congress aware* of the need to be more economical.
پول یا وقت را هدر نمی دهد ، اقتصادی ، صرفه جو
الف) من متوجه شدم که خرید از سوپرمارکت های بزرگ مقرون به صرفه است.
ب) «ماریسا» به خاطر مدیریت مقتصدانه ی بودجه ستایش شد.
ج) رئیس جمهور، کنگره را از نیاز به صرفه جویی بیشتر آگاه ساخت.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: یک و نیم کیلو پول تونستم توی مسایل اقتصادی خونمون صرفه جویی کنم.
کدینگ۲: اَ کدوم کانال میشه تو اقتصاد صرفه جویی کرد.