لغت ۹ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Culprit / ˈkʌlprɪt / Noun
Offender; person guilty of a fault or crime, one accused, guilty party
- Who is the culprit who has eaten all the strawberries?
- The police caught the culprit with the stolen articles in his car.
- In the Sherlock Holmes story, the culprit turned out to be a snake.
(اسم) متخطی، کسی که متهم به گناه یا جرمی است، متهم ، مقصر ، آدم خطاکار یا مجرم
الف) چه کسی متهم به خوردن تمام توت فرنگی ها است؟
ب) پلیس مجرم را با اشیاء دزدیده شده داخل اتومبیلش دستگیر کرد.
ج) در داستان « شرلوک هولمز» متهم یک مار از آب درامد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Strawberry: توت فرنگى ، چلیک خوراکى
- Caught: گرفته شده، catch: از هوا گرفتن ، بدست آوردن ، جلب کردن ، درک کردن ، فهمیدن ، دچار شدن به ، عمل گرفتن ، اخذ کردن
- Stolen: مسروق ، مسروقه ، مسترق ، مسروقه ، دزدیده شده
- turn out: تولید کردن ، وارونه کردن ، با کلید خاموش کردن ، اجتماع ، ازدحام ، تولید ، ازکاردرآمدن ، بنتیجه مطلوبى رسیدن
- Snake: مار ، داراى حرکت مارپیچى بودن ، مارپیچى بودن ، مارپیچ رفتن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: مرتیکه مجرم خودش الکل می خوره بعد به من می گه الکل پیرت می کنه اگه بخوری.
کدینگ۲: اگه مجرم باشی باید کولی بدی تو پیریت.
لغت ۱۰ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Juvenile / ˈdʒuːvənʌɪl / Adjective & Noun
Young; youthful; of or for boys and girls; a young person; of or pertaining to youth or young people; childish, immature
- My sister is known in the family as a juvenile delinquent.*
- Paula is still young enough to wear juvenile fashions.
- Ellen used to devour* “Cinderella” and other stories for juveniles.
(اسم & صفت) جوان، جوان مآبانه، مربوط به دختر و پسر، یک فرد جوان، نوجوان ، در خور جوانى ، ویژه نوجوانان، اسب دوساله مسابقه
الف) خواهرم در خانواده به بزهکار نوجوان معروف است.
ب) «پاولا» هنوز به اندازهی کافی جوان است که مدهای نوجوانان را بپوشد.
ج) «الن » داستان سیندرلا و دیگر داستانهای نوجوانان را با علاقه می خواند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Delinquent: ناشز ، مقصر ، متخلف ، مرتکب جنایت یا جنحه ، غفلت کار
- Fashion: رسم ، روش ، سبک ، طرز ، اسلوب ، مد ، ساختن ، درست کردن ، بشکل در آوردن
- Devour: بلعیدن ، فرو بردن ، حریصانه خوردن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: مرد جوان لباس رنگ نیلی پوشیده بود.
کدینگ۲: معنی کلمه توی تلفظ کلمه هست.
کدینگ۳: تیم فوتبال یووی (یونتوس) ایتالیا تور امسال خود را برای بازیکنان جوان و نوجوان خود را در کنار رودخانه نیل (نایل) برگزار خواهد کرد.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………