لغت ۳ و ۴ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴

Baggage – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
Baggage – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

لغت ۳ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴

Baggage / ˈbaɡɪdʒ / Noun

The trunks and suitcases a person takes when he or she travels; an army’s equipment, cargo, parcels; naughty girl

  1. When Walt unpacked his baggage, he found he had forgotten his radio.
  2. Mrs. Montez checked her baggage at the station and took the children for a walk.
  3. The modern army cannot afford to be slowed up with heavy baggage.

 

(اسم) کیف ها و چمدان هایی که شخص هنگام سفر با خود می برد، هرگونه تجهیزات ارتشی ، بار و بنه مسافر ، چمدان ، بارسفر

 

الف) هنگامی که «والت » اثاثیه اش را باز کرد، متوجه شد رادیویش را فراموش کرده است.

ب) خانم «مونتز» چمدان هایش را در ایستگاه بررسی کرد و بچه ها را با خود به گردش برد.

ج) ارتش مدرن نباید با حمل تجهیزات نظامی سنگین از سرعت خود بکاهد.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

  • Unpack: باز کردن ، غیر بسته اى کردن ، بسته بندى را گشودن
  • Station: جایگاه ، ایستگاه اتوبوس وغیره ،
  • Afford: دادن ، حاصل کردن ، تهیه کردن ، موجب شدن ، از عهده برآمدن ، استطاعت داشتن
  • slow up: کاهش سرعت

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: یه پکیج برا خونمون خریدم اندازه یه چمدون هست.

کدینگ۲: کاراگاه گجت همیشه یه چمدون همراش بود که اندازه یه ارتش تجهیزات توش بود.

 

Squander – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴
Squander – آموزش لغات کتاب ۵٠۴ – English Vocabulary – کدینگ لغات ۵٠۴

لغت ۴ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴

Squander / ˈskwɒndə / Verb

Spend foolishly; waste

  1. Do not squander your money by buying what you cannot use.
  2. Because Freddy squandered his time watching television, he could not catch up on his homework.
  3. In his will, Mr. Larson warned his children not to squander their inheritance.

 

(فعل) احمقانه خرج یا مصرف کردن، تلف کردن ، برباد دادن ، ولخرجى ، اسراف ، هدر دادن

 

الف) پول هایتان را با خرید آنچه که استفاده نمی کنید، هدر ندهید.

ب) از آنجایی که « فردی » وقتش را با تماشای تلویزیون هدر می داد، نمی توانست به درس و تکلیفش برسد.

ج) آقای «لارسن » در وصیتنامه اش به فرزندانش هشدار داد تا ارثیه شان را به هدر ندهند.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

  • Catch up on: رسیدن به کاری ، رسیدگی کردن ، انجام دادن ، ترتیب چیزی را دادن
  • Warn: هشدار دادن ، اگاه کردن ، اخطار کردن به ، تذکر دادن
  • Inheritance: ماترک ، وراثت ، ارث ، میراث برى

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

کدینگ۱: اِسکان در هتل های گرون قیمت یه جورایی  هدر دادن پول هست.

کدینگ۲: اسکندر مقدونی از اون پادشاه های ولخرج و اسراف کار بود.

……………………………………………………

برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید

……………………………………………………

اشتراک گذاری این پست در تلگرام

About Ahmad Osmani

Ahmad Osmani
I am Ahmad Osmani, an English teacher, and translator. I have more than 15 years of experience. I have been the administrator and writer of the website since its creation. I have studied Translation Studies and English Language. I love learning and teaching different languages. My main profession is writing and translating and sometime I teach English in my free time.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

*